عنوان مقاله :
ﺟﺪاﺳﺎزي و ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ برخي جدايههاي باكتريايي و قارچي بر اساس آزمون كيفي فعاليت سلولازي و ليگنينازي از منابع مختلف
پديد آورندگان :
كاري دولت اباد ، حسين سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي - مؤسسه تحقيقات خاك و آب , صفاري ، حسين سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي - مؤسسه تحقيقات خاك و آب , رحمتي ، ميترا سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - مؤسسه تحقيقات ثبت و گواهي بذر و نهال
كليدواژه :
باكتري , بقاياي كشاورزي , سلولاز , قارچ , ليگنيناز
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: برجاي ماندن بقاياي كشاورزي بويژه ضايعات خشبي و مقاوم به تجزيه و زمانبر بودن كمپوست شدن اين بقايا، اهميت استفاده از ريزجانداران تجزيه كننده به عنوان فعال كننده زيستي را نشان ميدهد. با تلقيح ريزجانداران به بقاياي كشاورزي سخت تجزيهشونده، ميتوان سرعت كمپوست شدن آنها را افزايش داد و كمپوستي با كيفيت توليد نمود. هدف از اين پژوهش جداسازي، شناسايي و تعيين كارايي انواع باكتريها و قارچهاي سلولوليتيك و ليگنينوليتيك بود. مواد و روشها: نمونهبرداري از بافتهاي نيمه پوسيده درختان، مواد آلي شامل كمپوست، ورميكمپوست، كود حيواني، نمونههاي جانوري مانند موريانه، كرم خاكي، ماهي آمور و نمونههاي تجاري حاوي فعال كننده زيستي انجام شد. به منظور جداسازي جدايههاي باكتري و قارچ با توانايي توليد آنزيمهاي سلولازي و ليگنينازي، بعد از تهيه سري رقت از عصارههاي هر يك از نمونهها، كشت روي محيطهاي كشت عمومي انجام شد. پس از خالصسازي انواع باكتري و قارچ، كارايي از نظر فعاليت سلولازي و ليگنينازي به روش اندازهگيري قطر هاله شفاف روي محيطهاي كشت اختصاصي تعيين شد. شناسايي مولكولي جدايههاي منتخب باكتري و قارچي به ترتيب با تكثير ناحيه 16S rDNA و ناحيه ITS15.8SITS2 انجام شد.يافتهها: در مجموع 83 جدايه باكتري و 18 جدايه قارچي با قابليت توليد سلولاز مشخص گرديدند. جدايههاي باكتري WB12 و CCB9 به ترتيب با نسبت قطر هاله به قطركلني 9.5 و 7.5 بيشترين ميزان فعاليت سلولازي را نشان دادند. در جدايههاي قارچي بيشترين فعاليت سلولوليتيكي مربوط به جدايههاي WF2 و WF4 بود؛ بهطوريكه نسبت قطر هاله به قطركلني در هر يك از اين دو جدايه به ترتيب 4.57 و 2.4 بود. در مورد فعاليت ليگنينوليتيكي مشخص گرديد كه محيط كشت چاپك حاوي متيل بلو به ميزان يك گرم بهترين محيط جهت بررسي فعاليت ليگنينوليتيكي ميباشد و بيشترين نسبت قطر هاله به قطر كلني در محيط چاپك به ترتيب در جدايههاي باكتري WB6 و WB5 و به ميزان 10 و 7 مشاهده گرديد. در جدايههاي قارچي فعاليت ليگنينوليتيكي فقط در دو جدايه WF2 و WF4 مشاهده شد؛ بهطوريكه نسبت قطر هاله به قطر كلني به ترتيب 2.17 و 2 بود. نتايج شناسايي مولكولي نشان داد كه جدايههاي منتخب باكتري بيشترين تشابه را به Bacillus halotolerans، Bacillus siamensis، Bacillus paralicheniformis، Bacillus subtilis، Bacillus atrophaeus، Bacillus amyloliquefaciens، Bacillus circulans، Bacillus sp.،Citrobacter amalonaticus، Serratia marcescens و جدايههاي منتخب قارچي همانندي بيشتري به گونههاي Penicillium corylophilum و Pseudogymnoascus pannorum داشتند. درخت تبارزايي بيشينه صرفهجويي با اعتبارسنجي بوتاسترپ 1000 نشان داد كه جدايههاي باكتري و قارچي به ترتيب در نه و دو كلاد قرار گرفتند.نتيجهگيري: بررسي ميزان فعاليت سلولوليتيكي نشان داد كه باكتري Bacillus amyloliquefaciens بيشترين ميزان فعاليت سلولوليتيكي را داشت و بيشترين فعاليت ليگنينوليتيكي نيز در باكتري Serratia marcescens بهدست آمد. در جدايههاي قارچي بيشترين فعاليت سلولوليتيكي و ليگنينوليتيكي در جدايههايPenicillium corylophilum و Pseudogymnoascus pannorum مشاهده گرديد. بر اساس نتايج اين تحقيق، پيشنهاد ميشود كه امكان استفاده از تركيب ريزجانداران منتخب، جهت تهيه فرمولاسيونهاي اوليه براي تبديل سريعتر ضايعات كشاورزي به كمپوست مورد بررسي قرار بگيرد.
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار