واكاوي و ارزيابي تجارب مداخله در بافت مركزي شهر اسفراين

The Analysis of Intervention Experiences in Central Texture of the City Esfarayen

در دو دهه ي اخير رويكردهايي در سظح جهاني مطرح شدند كه به دنبال احياء و ترويج محلاتي شهري مي باشند كه ما در گذشته آن ها را تجربه كرده، اما امروزه به دلايلي نظير بي توجهي به برنامه ريزي در اين مقياس از شهر متزلزل شده اند. لذا اين پژوهش با انتخاب يك نمونه موردي)بافت مركزي شهر اسفراين) و بكارگيري تجربيات موفق در سطح جهاني، به دنبال احياي مفهوم مركز محله و بازگشت به ويژگي هاي محلات قديمي در قسمت هاي مركزي شهر كه داراي موقعيت منحصر به فردي هستند، مي باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش تركيبي(توصيفي-تحليلي) محسوب مي گردد. در اين روش در كنار برداشت ميداني از روش هاي ديگري نظير مشاهده، مصاحبه و... در گردآوري اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماري بافت مركزي شهر اسفراين مي باشند كه بعد از تعيين مرز دقيق بافت، نمونه گيري در هر يك از قسمت هاي بافت به صورت احتمالي و با روش نمونه گيري غيرهدفمند انجام گرديد. در تعيين مرز بافت موجود در بافت مركزي شهر، سه عامل ساختار حركتي شهروندان در نشانه هاي مركزي بافت، رويكرد تصوير ذهني و سابقه كالبدي محلات مورد توجه قرار گرفته و در ادامه به منظور انجام برنامه ريزي در بافت مركزي با استفاده از تجارب جهاني و پيشينه پژوهش به ابعاد اجتماعي، اقتصادي، كالبدي و زيست محيطي رسيده و با استفاده از روش هاي آمار توصيفي، سيستم اطلاعات جغرافيايي و تحليل فازي (FUZZY ANP) مورد تجريه و تحليل قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهند.

Some global approaches have been presented in two previous decades which seek to revive and promote urban neighborhoods we has experienced in the past but has been concussed due to inattention to urban planning. This research selected one case study such as Sfarayen central texture and applied successful global experiences in order to revive the concept of neighbourhood center and return to ancient neighborhoods in central parts of The city which have some unique features. This research is regarded as combined method ( descriptive- analytic ). This method has used observation, interview besides field analyses in collecting information. Statistical population is the central texture of Sfarayen. The sampling of textures has been used probably and by non-targeted sampling after determining exact boundary of the texture. Three factors such as moving structure of the citizens in central signs of the texture, mental approach image and physical history of the neighborhoods are very important in determining texture boundary inside central texture of the city then social, economic, physical and environmental has been regarded in order to plan in central texture by using global experiences and research backgrounds and geographical information systems and fuzzy analysis has been analyzed by descriptive statistics methods . The results show that the major reasons for the failure of upward designs in solving the problems of central texture is the marginalization with focusing on quantitative measures such as population and area .