عنوان مقاله :
بررسي رابطه مولفه هاي جامعه شناختي و بي تفاوتي اجتماعي با تاكيد بر نقش ميانجي هنر و دينداري در سبك زندگي شهر گرگان
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the Relationship between Sociological Components and Social Indifference with the Mediating Role of Religion in Gorgan
پديد آورندگان :
قليچ، سودابه دانشگاه آزاداسلامي واحدآزادشهر، آزادشهر، ايران , اسماعيلي، عليرضا دانشگاه آزاداسلامي واحدآزادشهر، آزادشهر، ايران , حسن زاده، عيسي دانشگاه آزاداسلامي واحدآزادشهر - گروه جامعه شناسي، آزادشهر، ايران , امير احمدي، رحمت الله دانشگاه آزاداسلامي واحدآزادشهر - گروه جامعه شناسي، آزادشهر، ايران
كليدواژه :
تبيين جامعه شناختي , شهرستان گرگان , بي تفاوتي اجتماعي , دينداري
چكيده فارسي :
هنر و دين از گذشته هاي دور، دو ركن مهم در حيات جوامع بشري بوده اند. امروزه با توجه به ايجاد تغييرات در ساختارهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي، ضرورت بررسي اين مقوله ها در سبك زندگي مطرح مي گردد. اين تحقيق به روش پيمايش و از نوع كاربردي به «بررسي رابطه مؤلفههاي جامعهشناختي و بيتفاوتي اجتماعي با نقش ميانجي هنر و دينداري در شهر گرگان» ميپردازد. جامعۀ آماري، شهروندان بالاي هجده سال شهر گرگان بوده كه شامل 250312 تن ميشود. با روش نمونهگيري خوشهاي چندمرحلهاي، تعداد 414 نفر از آنان بهصورت تصادفي بررسي شدند. براي تحليل دادهها از نرمافزار آماري SPSS 26 استفاده شد. آزمون فرضيهها از طريق محاسبه ضريب همبستگي و ضريب تعيين تعديل شده و خط رگرسيون پيشبينيكننده و آزمون سويل انجام شد. نتايج نشان داد ميانگين بيتفاوتي اجتماعي شهروندان در حد متوسط رو به بالا بوده و ميزان دينداري در حد بالا به دست آمد. در آزمون فرضيههاي تحقيق (همبستگي پيرسون) مشخص شد كه مؤلفه هاي جامعه شناختي با مقدار (0/155-) و دينداري با مقدار ( 0/289-) رابطۀ معناداري با بي تفاوتي اجتماعي وجود دارد. همچنين تمام مؤلفه هاي جامعه شناختي رابطه معناداري با بيتفاوتي اجتماعي داشته و جهت رابطه منفي بوده است. همچنين در آزمون فرضيههاي ميانجي، مشخص شد كه عامل ميانجي گر دينداري براي نظام ارزشي، سبك زندگي و سرمايه اجتماعي بر بيتفاوتي اجتماعي شهروندان، نقش تعيينكنندهاي داشته است.
اهداف پژوهش
بررسي رابطه بين هنر و دينداري با بيتفاوتي اجتماعي در سبك زندگي شهر گرگان.
بررسي ميزان بيتفاوتي اجتماعي در سبك زندگي در شهر گرگان.
سؤالات پژوهش
چه رابطه اي ميان هنر و دينداري با بي تفاوتي اجتماعي در گرگان وجود دارد؟
بيتفاوتي اجتماعي تا چه اندازه در سبك زندگي مردم گرگان وجود دارد؟
چكيده لاتين :
Social indifference is defined as a state in which witnesses and observers do not participate in helping people who are in an emergency situation and in dire need of help, and pass by it with indifference and indifference (Hosseini et al.). 2014: 136) This indifference in interest, indifference in behavior, indifference in voting is considered as one of the social phenomena that has been recognized and generalized in the culture of most countries of the world in the form of a social issue. Rosenberg (1955) argues that individuals' withdrawal and disregard for the environment, discouragement and alienation from social issues lead to emptiness among individuals in society. In this article, the community of social indifference in Gorgan is explained. The research method is quantitative research with a practical approach. This research is applied in terms of purpose, because it has been developed with the aim of improving social promotion and strengthening social responsibility.
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي