عنوان مقاله :
تأثير آموزش سواد رسانهاي بر ميزان استفاده از شبكههاي اجتماعي و بهبود بلوغ عاطفي دانشآموزان دوره دوم متوسطه
پديد آورندگان :
دلدار ، حبيب الله دانشگاه آزاد اسلامي واحد تايباد - گروه علوم تربيتي , رضوي ، مجيد رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تايباد - گروه علوم تربيتي , فقيه نيا ، محمد علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه مديريت
كليدواژه :
سواد رسانهاي , شبكههاي اجتماعي , بهبود بلوغ عاطفي
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: نوجواني، گذر از مرحله كودكي به بزرگسالي است كه در آن بلوغ جسماني، عاطفي و اجتماعي رخ ميدهد و تواناييهاي ذهني و قابليت هاي شناختي و عاطفي نوجوان شكل ميگيرد. طبق بررسيها، كودكان و نوجوانان بيشترين مخاطبين رسانهها را تشكيل ميدهند و از اين رو ميتوان گفت رسانهها و شبكهها اجتماعي نقش مهمي در جامعهپذير كردن نوجوانان دارد. براي حفظ و مصونيت نوجوانان از صدمات فرهنگي و عقيدتي رسانهها، دو روش وجود دارد: يكي سانسور فناوريهاي اطلاعاتي و ديگري افزايش دانش و مهارت نوجوانان در رويارويي با رسانهها (سواد رسانهاي). هدف پژوهش حاضر تعيين تأثير آموزش سواد رسانهاي بر ميزان استفاده از شبكههاي اجتماعي و بهبود بلوغ عاطفي بود.روشها: روش پژوهش از نوع نيمه آزمايشي و با استفاده از طرح پيش آزمون–پس آزمون با گروه كنترل انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش كليه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر سنگان در سال تحصيلي 981397 بودند (705= N). بر اساس معيارهاي ورود به پژوهش، تعداد 30 نفر از اين دانش آموزان به صورت هدفمند گزينش شدند و به صورت تصادفي دردوگروه 15 نفره آزمايش و گواه جايگزين گرديدند. ابزار مورد استفاده جهت اجراي پيش آزمون براي هر دو گروه عبارت بود از: از پرسشنامه وابستگي به شبكههاي اجتماعي رضايي (1394) و پرسشنامه بلوغ عاطفي ياشوير سينگ و بهارگاوا (EMS). سپس گروه آزمايش در يك دوره 4 ماهه و طي 8 جلسه آموزش سواد رسانهاي دريافت نمودند. گروه كنترل هيچ نوع آموزشي در اين مدت دريافت نكردند. بعد از سپري شدن اين دوره 4 ماهه، هر دو گروه در پس آزمون مورد بررسي قرار گرفتند. براي تجزيه و تحليل دادههاي پژوهش، از روش آماري تحليل كوواريانس با نرمافزار spss22 استفاده شد.يافتهها: يافتههاي توصيفي تحقيق حاضر نشان داد از نمونه 30 نفري دانش آموزان دوره دوم متوسطه سال تحصيلي 98 1397 شهر سنگان كه بر اساس معيارهاي ورود به پژوهش به صورت هدفمند گزينش شدند، 15 نفر پسر و 15 نفر دختر بودند. از كل اين تعداد 8 نفر در سال دهم و 12 نفر در سال يازدهم و 10 نفر در سال دوازدهم دوره دوم متوسطه مشغول به تحصيل بودند. نتايج پژوهش نشان داد كه آموزش سواد رسانهاي به طور معناداري منجر به كاهش استفاده از شبكههاي اجتماعي و بهبود بلوغ عاطفي دانشآموزان در پنج عامل كلي از عدم بلوغ عاطفي (عدم ثبات عاطفي، بازگشت عاطفي، ناسازگاري اجتماعي، فروپاشي شخصيت و فقدان استقلال) در گروه آزمايش شد. نتيجهگيري: به طور كلي، نتايج اين پژوهش نشان دهنده تاثير مثبت و معنادار آموزش سواد رسانهاي در كاهش استفاده از شبكههاي اجتماعي و بهبود بلوغ عاطفي دانشآموزان بود. به عبارت بهتر، دانشآموزان با شركت در جلسات آموزش سواد رسانهاي توانستند حضور خود در شبكههاي اجتماعي را كاهش داده و همچنين بلوغ عاطفي نيز در آنها بهبود يابد. لذا ميتوان گفت آموزش سواد رسانه اي به نوجوانان، ميتواند تا حد زيادي از بروز مشكلات و آسيبهاي روانشناختي آنها بكاهد. سواد رسانهاي با تكيه بر فوايد و مزاياي خود با تجهيز دانش آموزان (رشد و ارتقاي مهارتهاي تفكر انتقادي) در خصوص پردازش پيامهاي رسانهاي، امكان استفاده درست و هوشمندانه آنها از رسانهها در فضاي جهاني شدن و جامعه اطلاعاتي را فراهم ميكند. سواد رسانهاي همچنين باعث افزايش آگاهي اجتماعي، تصميم گيري مسئولانه و مهارتهاي اجتماعي مانند اشتراك، همدلي و مهرباني مي شود. همچنين سواد رسانه اي با بهزيستي كامل رواني در ابعاد مختلف پذيرش خود، ارتباط مثبت با ديگران، خود مختاري، تسلط بر محيط، زندگي هدفمند و رشد شخصي و عاطفي ارتباط دارد در نتيجه سواد رسانهاي سبب بهبود بلوغ عاطفي ميشود. اين پژوهش بطور همزمان به بررسي نقش سواد رسانهاي بر بهبود بلوغ عاطفي و ميزان استفاده از شبكههاي اجتماعي در يك جمعيت مشخص به صورت همزمان پرداخته است. محدوديت زماني و مكاني براي اجراي يك دوره پيگيري دو تا سه ماهه جهت بررسي دوام تاثير مهارت آموزي سواد رسانهاي، از محدوديتهاي اين پژوهش بود.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش