ارزيابي ميزان خلاقيت و موفقيت تحصيلي دانشجويان معماري دانشگاه تهران از منظر ربع‌هاي چهارگانۀ مغزي ند هرمان

خلاقيت و تفكر خلاقانه يكي از موضوعات مهمي است كه در حوزۀ ادبيات معماري و عملكرد تحصيلي دانشجويان مطرح مي‌شود. البته بايد اذعان كرد كه آموزش خلاق از عوامل مهمي است كه در پرورش آفرينشگري و ايجاد خلاقيت در دانشجويان تأثيرگذار است. نِد هرمان در بررسي انواع تفكر و تفكر خلاقانه، مطابق يك الگوي استعاري، براي مغز چهار ربع تمايلات فكري قائل شده و آن‌ها را در چهار دسته افراد با ربع غالب A، واقع‌نگر و تحليلي، با ربع غالب B، سازمان‌يافته و مطيع، با ربع غالب C، افرادي احساسي و منعطف و با ربع غالب D، اغلب نوآور و مبتكر تقسيم مي‌كند. هدف از اين پژوهش، بررسي رابطۀ خلاقيت با عملكرد تحصيلي 121 دانشجوي دانشكدۀ معماري دانشگاه تهران ورودي سال‌هاي 1393 تا 1396 و بررسي تأثير برنامۀ تحصيلي در تسلط ربع‌هاي مغزي آنان است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است. در آمار توصيفي، از جداول توزيع فراواني و نمودارهاي متناسب و در آمار استنباطي از تحليل همبستگي پيرسون، تحليل كاي اسكور و تحليل واريانس استفاده شد. نتايج تحليل نشان داد كه با وجود بالا بودن سطح علاقه به رشته در بين دانشجويان، ميزان احساس موفقيت پايين است. همچنين مطالعه نشان داد كه بيشتر دانشجويان معماري دانشگاه تهران از ربع B مغز خود بهره مي‌برند و برنامۀ تحصيلي دانشگاه نيز در تغيير اين تسلط ربع مغزي تأثيري نداشته است. از سوي ديگر، بين عملكرد تحصيلي و ميزان خلاقيت دانشجويان (تسلط ربع‌هاي مغزي) ارتباط معناداري وجود ندارد. وجود رابطۀ معني‌دار بين نمرات دروس اصلي كه بيشتر در حوزۀ طراحي معماري است با تسلط ربع D در بين دانشجويان نشان مي‌دهد اساتيد اين دروس بيشتر در برنامه‌ها و ارزيابي خود بر تفكر واگرا و شهودي تأكيد داشته‎‌اند. نتايج اين پژوهش مي‌تواند در برنامه‌ريزي آموزشي اين رشته بسيار مؤثر باشد.