بررسي رابطه فرهنگ محيطزيستي با الگوي مصرف آب روستائيان (موردمطالعه: ساكنين جنوب درياچه اروميه)

Investigating the Relationship between Environmental Culture and Water Consumption Pattern (Case Study: Residents in the South of Urmia Lake)

فرهنگ محيطزيستي با افزايش آگاهي زيستمحيطي ميتواند مسائل و مشكالت زيستمحيطي را كاهش داده و منجر به رفتارهاي مسئوالنه در برابر محيطزيست و حفاظت از منابع آبي گردد. هدف از تحقيق حاضر بررسي رابطه فرهنگ محيط زيستي روستاييان با الگوي مصرف آب بود. اين تحقيق از لحاظ هدف كاربردي و از نظر ماهيت و روش توصيفي – تحليلي است. جامعه آماري اين پژوهش شامل خانوارهاي روستايي جنوب حوضه آبريز درياچه اروميه واقع در طرح بهكاشت »همكاري در احياي درياچه اروميه از طريق مشاركت جوامع محلي در استقرار كشاورزي پايدار« ميباشد كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي تعداد 372 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. واحد تحليل و مشاهده اين تحقيق سرپرست خانوارهاي روستايي است كه براي جمعآوري دادهها از ابزار و تكنيك پرسشنامه استفاده شد. نتايج نشان داد بين شاخصهاي نگرش و باور محيط زيستي، دانش و آگاهي محيط زيستي، اعتماد اجتماعي و دغدغه هاي محيط زيستي با الگوي مصرف آب رابطه مثبت و معناداري وجود دارد ولي 35 درصد از واريانس الگوي مصرف آب توسط مؤلفه هاي فرهنگ محيطزيستي تبيين ميشود. به لحاظ تأثيرگذاري در ميان متغيرهاي فرهنگ محيط زيستي نيز اعتماد مردم به نهادهاي مسئول با بتاي 50 درصد داراي بيشترين تأثير هست؛ لذا بر اساس نتايج تحقيق ميتوان گفت مهمترين مؤلفه براي اصالح الگوي مصرف آب، اصالح حكمراني آب و تالش براي برساخت و ترميم اعتماد اجتماعي روستائيان به مسئولين محيطزيست و حكمرانان محلي آب است.

Environmental culture can reduce environmental issues by increasing environmental awareness and lead to responsible behavior towards environment and protection of water resources. This study aimed to investigate the relationship between rural environmental culture and water consum-ption pattern. It is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of nature and method. The statistical population of this study includes rural households in the south of Lake Urmia catchment located in the cultivation project "Cooperation in the revitalization of Lake Urmia through the participation of local communities in the establishment of sustainable agriculture." Using multi-stage cluster sampling method 372 households were selected as a sample. The analysis and observation unit of this research is the head of rural households who used a questionnaire tool and technique to collect data. The results showed that there is a positive and significant relationship between environmental attitudes and beliefs, environmental knowledge and awareness, social trust and environmental Concern with water consumption pattern and 35% of the variance of water consumption pattern is explained by environmental culture components. In terms of impact among environmental culture variables, people's trust in responsible institutions with a beta of 50% has the most impact, so based on the results of the research can be said that the most important component to improve water consumption pattern, reform water governance and efforts to build and Restoring the social trust of the villagers to the environmental authorities and the local water governancy.