بررسي تطبيقي انديشه هاي سيد جمال و ميرزا ملكم خان

No title

در اين مقاله سعي نويسنده بر آن بوده، كه به مقايسه دو تن از روشنفكران و شخصيت هاي تاريخي تاثير گذار در سرنوشت كشور ايران ،كه هر دو از روشنفكران نسل دوم ايران هستند و نقطه مشترك آنها يافتن راه علاج براي رفع عقب ماندگي كشور ايران و نوسازي آن است و هر كدام با توجه به خاستگاه فكري و تجربه هاي زندگي خود به علتي از عوامل عقب ماندگي ايران تاكيد بيشتري كرده اند اين دو بيشتر بر مفاهيمي مانند "قانون"، "آزادي"،"اتحاد اسلام" و محدوديت اختيارات به عنوان مشكلات و موانع نوسازي در ايران تاكيد نموده و راه حل را در رفع موانع دانسته اند، تفكيك قوا، گسترش آموزش، اصلاح دربار از پيشنهاد هاي اين نسل از روشنفكران است. اين دو به دليل اقامت در اروپا بيشتر از انديشه نوسازي اروپا تاثير پذيرفته اند. به لحاظ روش تحقيق اين پژوهش توصيفي –تحليلي بوده و بر اساس اسناد و مداراك كتابخانه اي تدوين يافته و هدف آن توصيف و مقايسه و ارزيابي ديدگاه هاي سيد جمال الدين اسد آبادي و ميرزا ملكم خان درباره ي ترقي غرب و انحطاط مسلمين است.

No abstract