عنوان مقاله :
سمن ها، سرمايه اجتماعي و مدارا (مورد مطالعه: سمن هاي فعال جوانان سطح شهر شيراز 1397-1398)
عنوان به زبان ديگر :
NGOs, Social Capital and Tolerance (Case Study: Active NGOs in Shiraz)
پديد آورندگان :
عربي، علي دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه علوم اجتماعي، اهواز، ايران , دالوند، فرانك دانشگاه شيراز، شيراز، ايران
كليدواژه :
مدارا , سرمايه اجتماعي , جوانان , سمن و اعتماد
چكيده فارسي :
گذار به جامعه ارگانيكي، ضرورتي غير قابل اجتناب براي جوامع امروزي است كه سمن ها مي توانند با ايجاد بستر مناسب نهادي و تراكم تعاملات اجتماعي داوطلبانه در اين فرايند نقش قابل توجه اي را ايفا نمايند. نظريه هاي موجود سازمان هاي مردم نهاد (سمن ها) را در مقام توانمندساز جامعه با برجسته نمودن مفهوم سرمايه اجتماعي يكي از مهمترين مسيرهاي دستيابي به مدارا در سطوح مختلف جامعه جهت دستيابي به فضاي دموكراتيك تلقي كرده اند. طرح مسيله پژوهش حاضر در راستاي چنين ديدگاهي صورت پذيرفته و جهت آزمون آن داده هاي مورد نياز با استفاده از روش پيمايش اجتماعي و ابزار پرسشنامه از جامعه آماري سمن هاي فعال در شيراز منطبق با فهرست اداره كل ورزش و جوانان جمع آوري شده است. نتايج تجزيه و تحليل داده ها به وضوح نشان داد كه ميزان سرمايه اجتماعي و مدارا در تمامي ابعاد، پايين تر از سطح متوسط نظري مي باشند. همچنين رابطه سرمايه اجتماعي با مدارا به لحاظ آماري مورد تاييد قرار نگرفت. اين يافته ها ضرورت پژوهش كيفي را در زمينه تبيين يا توصيف اكتشافي چنين يافته هايي به جامعه علمي و سياست گذاران اجتماعي، فرهنگي و سياسي يادآور مي شود.
چكيده لاتين :
Transition to organic communities is an inevitable necessity for contemporary societies. NGOs have been considered as facilitators of this transition in theoretical models of democracy. In this study, in connection with these theoretical models, from a problematic approach, the relationship between social capital and tolerance is investigated. The statistical population included all non-governmental organizations registered in the General Directorate of Sports and Youth of Shiraz. The data required for this research have been collected using social survey method and questionnaire tools. The results of data analysis clearly showed that the amount of social capital and tolerance in all dimensions are lower than the theoretical average. Also, the relationship between social capital and tolerance was not statistically confirmed. These findings remind the social policymakers and the scientific, cultural and political community of the need for qualitative research in connection with the exploratory explanation or description of such findings.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي ورزش و جوانان