عنوان مقاله :
فرديّت عشق در غزليّات منزوي
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
هادي لو، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - گروه زبان و ادبيات فارسي، زنجان، ايران , عقدايي، تورح دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - گروه زبان و ادبيات فارسي، زنجان، ايران , حسنلو، حيدر دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - گروه زبان و ادبيات فارسي، زنجان، ايران , تلخابي، مهري دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان - گروه زبان و ادبيات فارسي، زنجان، ايران
كليدواژه :
حسين منزوي , فرديّت , عشق , غزل و هويّت
چكيده فارسي :
تا پيش از عصر مشروطيّت, معشوق شعر فارسي، غالبا با سيمايي كلّي، مبهم، فاقد هويّت عيني و غرق در هالهاي از تقدّس و رازناكي در شعر شاعران تجلّي مييافت. اما از عصر مشروطه با ظهور گفتمانهاي تازه، از جمله توجه به جايگاه زن و فرديّت او در عرصة جامعه و خانواده، ماهيّت معشوق دگرگون شد و چهرهاي ملموس و عيني يافت، آن معشوق رازآميزء آرماني و آسماني، مبدّل به معشوقي زميني و اين جهاني شد با جلوههاي مادي و محسوس. در كنار گونههاي متنوّع معشوق كه در ميراث شعري يك قرن اخير تجلّي يافتهاند؛ به تبع توجه به نقش زن و باز تعريف نظام خانواده، به گونهاي ديگر از معشوق مواجهايم كه همانا همسر واقعي شاعر است. معشوقي كه وجود تابوهاي فرهنگي و اخلاقي و نيز ديگر عوامل اجتماعي از جمله فاصلة موجود بين عشق و زناشويي» مانع ظهور و بروز آن در اشعار عاشقانة كلاسيك ميشد. در اين مقاله به شيوة تحليلي - توصيفي در پي باز نمودن ابعاد و آفاق اين گونه عشقورزي در غزليّات حسين منزوي از منظر فرديّت عشق، بوديم و به اين نتيجه رسيديم كه در پرتو تغيير و تكامل ساختارهاي فكري و فرهنگي و نيز تحوّل در نظام زيبايي شناختي شعر معاصر, فرديّت در جايگاه درخور تامّلي قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
No Abstract
عنوان نشريه :
بهارستان سخن