نقش تعديل‌گري ويژگي‌هاي شخصيتي در رابطۀ همدلي قومي‌فرهنگي و قلدري سايبري

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطۀ همدلي قومي‌فرهنگي با قلدري سايبري با نقش تعديل‌گري ويژگي‌هاي شخصيتي در بين دختران متوسطۀ دوم شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش، همبستگي بود و جامعۀ آماري اين پژوهش كليۀ دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطۀ دوم شهر اصفهان بودند كه از اين ميان، 380 نفر به‌عنوان نمونه از طريق فرمول نمونه‌گيري كوكران برآورد و از طريق نمونه‌گيري دردَسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات، سه پرسشنامۀ همدلي قومي‌فرهنگي وانگ و همكاران (2003)، پرسشنامۀ استاندارد قلدري سايبري مينه‌سيني، نوسنتيني و كالوسي (2011) و پرسشنامۀ فرم كوتاه سنجش صفات پنج‌گانۀ شخصيتي (NEO) مك‌كري و كاستا (1985) بود. تجزيه‌وتحليل در سطح استنباطي با استفاده از مدل معادلات ساختاري از طريق نرم‌افزار  AMOS انجام شد. نتايج تعديل‌گري ويژگي‌هاي شخصيتي در كنار خرده‌مؤلفه‌هاي همدلي قومي‌فرهنگي نشان داد آگاهي همدلانه با ضريب (0.20-)، چشم‌انداز همدلانه با ضريب (0.37-)، پذيرش تفاوت با ضريب (0.44-)، بيان احساس همدلانه با ضريب (0.26-) بر قلدري سايبري تأثير دارد. نتايج پژوهش در بُعد شخصيتي نشان مي‌دهد روان‌نژندي در بين ابعاد شخصيتي بيشترين ميزان تعديل‌گري را در ابعاد خرده‌مؤلفه‌هاي همدلي قومي‌فرهنگي و با تأثير فزاينده بر رفتار قلدري سايبري دارد. به نظر مي‌رسد هرچند تقويت عرصه‌هاي همدلي قومي‌فرهنگي مي‌تواند كنترل‌كنندۀ رفتارهاي قلدري سايبري باشد، در بين دختران نقش ويژگي‌هاي شخصيتي، به‌ويژه روان‌نژندي، بيشتر از همدلي قومي‌فرهنگي است.