اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر دشواري تنظيم هيجان در بيماران مبتلا به وسواس فكري و عملي

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر دشواري تنظيم هيجان در بيماران مبتلا به وسواس فكري و عملي انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر از نوع نيمه آزمايشي و طرح پيش‌آزمون پس‌آزمون پيگيري با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش تمامي بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري عملي مراجعه‌كننده به كلينيك‌هاي روانشناسي و روان‌پزشكي شهر مشهد بودند. از اين جمعيت تعداد 30 نفر كه ملاك هاي پژوهش را دارا بودند به شيوه نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (15 نفر)  و گروه كنترل (15 نفر) گمارش شدند. جهت جمع‌آوري داده‌ها آزمودني‌ها پرسشنامه دشواري تنظيم هيجان گراتز و رومر (2004) را تكميل كردند. براي تجزيه‌وتحليل داده­ها از روش آماري تحليل واريانس با اندازه‌گيري‌هاي مكرر استفاده شد.يافته‌ها: نتايج حاكي از اثربخشي درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي بر دشواري تنظيم هيجان در بيماران مبتلا به وسواس فكري و عملي بود. بر مبناي يافته‌هاي حاصل از پژوهش، شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي به مراجعين مبتلا به وسواس فكريعملي كمك مي‌كند تا بتوانند به شكل مؤثري هيجانات خود را تنظيم و مديريت كنند. لذا با توجه به اينكه هيجان‌ها نقشي اساسي در استمرار و تشديد اين اختلال دارند، درمانگران مي‌توانند با استفاده از اين روش درماني، اثربخشي جلسات درماني  خود را افزايش دهند.