عنوان مقاله :
انگارهسازي معلم ثاني دربارۀ نبوت
پديد آورندگان :
شجاعي باغيني ، حوريه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات , صلواتي ، عبدالله دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - گروه فلسفه و كلام اسلامي , منصوري نوري ، اميرحسين دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي
كليدواژه :
نبوت , انگاره , وحي , سبب اول , عقل فعال , رئيس اول
چكيده فارسي :
حكيم فارابي، فيلسوفي است كه با رويكرد فلسفي براي اولين بار، با تفسير عقلاني وحي، نبوت را از شكل مسئلهاي صرفاً كلامي خارج كرد و درشمار مباحث فلسفي قرار داد. او با استفاده از روش استدلالي برهاني، كلياتي را دربارۀ جايگاه پيامبري، چگونگي ارتباطيافتن پيامبر با عالم غيب و ويژگيهاي پيامبر اثبات كرد. وي براي بيان قوانين كلي نبوت، به ورود به جزئيات نيازي نداشته و براي بيان نظرهاي خود، لزوماً از واژگان شناختهشدۀ ديني استفاده نكرده است؛ بلكه اسمي را جانشين آنها كرده و به انگارهسازي روي آورده است. سؤال موردنظر در اين پژوهش، آن است كه نبوت در آثار معلم ثاني، چگونه مطرح شده و او چگونه دربارۀ اين مسئله انگارهسازي كرده است؛ درضمن، اين انگارۀ جديد با نبي چه نسبتي دارد و به عبارت ديگر، وي چه تصويري از نبي در فلسفهاش ترسيم كرده است. يكي از نتايج پژوهش حاضر، پساز اثبات ادعاي مطرحنشدن مبحثي مستقل تحت عنوان نبوت و همچنين بهكارنرفتن لفظ «نبي» (مگر در اولين مرحله از فرايند شكلگيري انگاره)، با استفاده از تبييني كه فارابي دربارۀ وحي انجام داده، اين است كه وي از رئيس اول بهعنوان گيرندۀ وحي ياد كرده و با بهرهگيري از وجه اشتراك موجود ميان تعريفهاي صورتگرفته دربارۀ رئيس اول و نبي، ذهن مخاطب خود را بهسوي موضوع نبوت سوق داده است. در تفكر او، رئيس اول در مدينۀ فاضله و با قيد عليالاطلاق، مطابق با نبي است. درضمن تصريح به اينهمانيِ فيلسوف عليالاطلاق و رئيس اول، اينهمانيِ نبي و فيلسوف نيز تأييد ميشود و چالش پيشآمده دربارۀ پايينآوردن مقام نبي نسبت به مقام فيلسوف در تفكر فارابي ازبين ميرود.