بهبود قطعه‌بندي تصاوير پلاريمتري با رويكرد تركيبي تكنيك‌هاي ناحيه‌مبنا و مرزمبنا

سنجنده‌هاي رادار با روزنه مجازي، با داشتن ويژگي‌هاي گسترده، پتانسيل بسياري در انواع كاربردهاي سنجش از دوري دارند؛ ازجمله در قطعه‌بندي به‌هنگام پوشش و كاربري اراضي. با وجود دو رويكرد مستقل قطعه‌بندي ناحيه‌مبنا و مرزمبنا، به‌دست‌آوردن نتايج رضايت‌بخش در صورت استفاده از هريك از رويكردها در تصاوير SAR دشوار بوده است؛ درحالي‌كه مي‌توان با استفاده از اطلاعات مكمل هر دو روش، محدوديت‌هاي موجود را برطرف كرد و نتايج حاصل را بهبود بخشيد. در اين پژوهش، روش نويني در قطعه‌بندي با استفاده از تصاوير پلاريمتري SAR و با هدف بهبود نتايج قطعه‌بندي مطرح شده كه از ادغام هر دو رويكرد بهره گرفته است. روش پيشنهادي Felzenszwalb به‌منزله الگوريتم پيشنهادي ناحيه‌مبنا، از مجموعه روش‌هاي سوپرپيكسل، با دو روش Quickshift و SLIC مقايسه شد. نتيجه مشخص كرد كه روش پيشنهادي توانسته است از قطعه‌بندي بيش‌ازحد تصوير جلوگيري كند و كارآيي آناليز قطعه‌بندي را افزايش درخور توجهي بخشد. روش پيشنهادي قطعه‌بندي مرزمبناي آنتروپي شانون نيز، در مقايسه با دو روش گراديان‌مبناي كني و لاپلاسين، مرزهاي قطعات تصويري را تا اندازه ‌چشمگيري حفظ كرده است. مقايسه نتايج حاصل از اجراي اين روش با داده‌هاي مرجع، مقادير 10/39% و 11/25% را درمورد خطاي كل، به‌ترتيب براي تصوير زمان اول و دوم، نشان مي‌دهد. خطاي كل، در مقايسه با عملكرد دو روش ديگر، 5/81 و 9/73% در تصوير اول و 11/16 و 13/86% در تصوير دوم بهبود داده شده است. در نهايت، ادغام دو رويكرد پيشنهادي قطعه‌بندي سبب شده است بهبود دقت در قطعه‌بندي تصوير پلاريمتري دستاورد مهم اين پژوهش محسوب شود.