عنوان مقاله :
تبارشناسي و خاستگاه تاريخي و جغرافيايي ايل مَمَسني (با تكيه بر فرضيات جديد)
پديد آورندگان :
حافظ نيا ، محمدرضا دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده ادبيات - گروه جغرافياي سياسي , حسيني ، محمد حسين دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده حقوق و علوم سياسي , صادقي ، وحيد دانشگاه فردوسي - دانشكده ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
تبارشناسي , خاستگاه تاريخي و جغرافيايي , ايلخان , شولستان , ايل ممسني
چكيده فارسي :
ايل ممسني به عنوان يكي از ايلات لُرتبار واقع در شمال غربي استان فارس و دامنه هاي زاگرس، در تحولات اجتماعي و سياسي نقش بسزايي داشته است. دربارۀ مبدأ و منشأ اين ايل ديدگاه ها و نظرات متفاوتي وجود دارد. بنيان پژوهش كنوني بر اين پرسش استوار است كه تبار و خاستگاه تاريخي و جغرافيايي ايل ممسني چه بود و ساختار سياسي اين ايل و استقرار طوايف آن در قلمروهاي مختلف چگونه شكل گرفت؟ پژوهش حاضر كه با رويكردي توصيفي ـ تحليلي و از طريق گردآوري داده ها به روش اسنادي (منابع دست اول، تاريخ هاي محلي و متون تاريخي معتبر) و ميداني (مصاحبه و مشاهده) انجام شده است، نشان مي دهد كه ايل ممسني ضمن برخورداري از تبار و خاستگاه تاريخي ـ جغرافيايي ديرپا و كُهن، در اواخر دورۀ صفويه به سرزمين شولستان مهاجرت كرد. براساس فرضيات هشت گانۀ نويسندگان، طوايف ممسني (بكش، جاويد، رستم و دشمن زياري) به صورت تدريجي و مبتني بر جهت جغرافيايي وارد سرزمين شولستان شدند و پس از همزيستي مسالمت آميز اوليه در مجاورت شول ها، بر آنها چيرگي يافتند و قلمرو جغرافيايي مختص به خود را تحت حكمراني خوانين مجزا برگزيدند. بنابراين، ساختار جديد ايل ممسني به صورت چهار طايفۀ لرتبار ممسني، يك طايفۀ لرتبار شول و سپس يك طايفۀ ترك تبار قشقايي شكل گرفت، ولي به دليل نبود منصب ايلخاني واحد، رفته رفته تعارضات درون ايلي و برون ايلي (با دولت مركزي و ساير ايلات) شدت يافت و ايل ممسني از نظر اجتماعي ـ سياسي دچار ازهم گسيختگي شد.
عنوان نشريه :
تاريخ ايران
عنوان نشريه :
تاريخ ايران