هرمنوتيك و ارزش‌گذاري قضايي نقاشي‌هاي پست‌مدرن در حقوق مالكيت فكري

يكي از جديدترين چالش‌هاي فراگير در حقوق مالكيت ادبي و هنري، ارزش‌گذاري بر روي نقاشي‌هاي پست‌مدرن مي‌باشد. اين آثار به علت فقدان قواعد خاص، نداشتن سبكي واحد، تناقض‌آميز و شالوده‌شكن بودن و در نتيجه فردي شدن ماهيت كاملاً متمايزي نسبت به نقاشي‌هاي سنتي و مدرن پيدا كرده‌اند؛ به‌گونه‌اي كه تا امروز معيار مشخصي براي ارزش‌گذاري بر روي اين آثار ذكر نشده است. از آنجا كه اين آثار ممكن است آوردۀ شركت تجاري واقع بشوند و يا مورد رهن‌گذاري قرار گيرند و يا در مواردي موجب ايجاد مسئوليت مدني واقع گردند بالقوه مي‌تواند موضوع ارزش‌گذاري آن‌ها اهميت قضايي مضاعف پيدا كند. در اين مقاله با توجه به روش علم هرمنوتيك و زيبايي‌شناسي، به ارائۀ معيارهايي جامع و مانع براي چگونگي ارزش‌گذاري بر روي نقاشي‌هاي پست‌مدرن پرداخته شده است تا با روش علم هرمونتيك به‌عنوان خادم تحقيقات قضايي هدف عدالت رويه‌اي را در اين دعاوي تضمين نمايد. نتيجۀ تمركز بر اصول يافته تفسير هرمونتيكي درخصوص گرامر هنر پست‌مدرن و تأكيد بر شخصيت ذهني نگارنده مي‌تواند تبديل اين مفهوم كيفي به روش‌هاي كمي ارزش‌گذاري اقتصادي را تأمين نمايد.