تاثير موسيقي درماني فعال بر الگوهاي پردازش حسي و مهارتهاي حركتي كودكان اختلال طيف اتيسم سطح يك

كودكان طيف اتيسم، اغلب مشكلات پردازش حسي و نقص‌هاي حركتي را تجربه ميكنند. جهت درمان كودكان اتيسم روش‌هاي مختلفي پيشنهاد شده است. روش موسيقي درماني فعال به عنوان يكي از اين مداخلات مي‌تواند موثر واقع شود. هدف مطالعه حاضر، بررسي تاثير روش موسيقي درماني فعال در الگوهاي پردازش حسي و مهارت‌هاي حركتي كودكان مبتلا به اختلال طيف اتيسم سطح يك مي‌باشد. پژوهش حاضر از نوع هدف، نوعي تحقيق كاربردي و از نظر گردآوري داده ها، يك مطالعه تك آزمودني مي‌باشد. روش پژوهش: اين پژوهش، يك مطالعه تك آزمودني از نوع ABA و نمونه‌هاي انتخابي شامل دو كودك پسر مبتلا به طيف اتيسم 6 تا 11 سال، كه به روش نمونه گيري غير تصادفي از نوع در دسترس انتخاب شدهاند. جامعه آماري شامل همه كودكان مبتلا به اتيسم سطح يك كه در محدوده سني 6 تا 11 سال بوده و در يك سال گذشته به كلينيك كاردرماني، گفتاردرماني نور واقع در كرج مراجعه كرده بودند، كه از بين اين مراجعين ، دو كودك پسر كه نمره تست تشخيصي گارز آنها بين 48 تا 65 بود و در شش ماه گذشته مداخلات موسيقي درماني د ريافت نكرده بودند و همچنين خانواده هايشان داوطلب براي شركت در اين مطالعه بودند انتخاب شدند. جلسات موسيقي درماني در طول سه ماه، هر هفته سه جلسه و هر جلسه يك ساعت ونيم برگزار شد. ملاك ورود به پژوهش كسب نمره‌ي سطح يك در مقياس گارز (1994)، بود. ابزار گردآوري داده ها، نمايه حسي 2 2014)، و تست تبحر حركتي برونينكز-ازرتسكي(1972)، بود و ارزيابي‌ها در چند خط پايه و پيگيري انجام شد. از روش بازبيني ديداري نمودارها(فراز و فرود متغير وابسته)، شاخصهاي درصد بهبودي، تغييرپذيري و اندازه اثر استفاده شد و براي تجزيه و تحليل داده‌ها در اين بررسي، ابتدا داده‌هاي خام به صورت نمودار رسم شد. سپس محفظه‌ي ثبات و روند براي نمودار داده‌هاي هر آزمودني در موقعيت‌هاي خط پايه، مداخله و پيگيري رسم شده و پس از آن با استفاده از شاخص‌هاي روند و ثبات، ميزان ثبات و جهت روند داده‌ها مشخص شد و در نهايت با استفاده از ترسيم نمودار روند و تبيين اندازه اثر با تحليل درون موقعيتي و بين موقعيتي، داده‌ها تحليل شدند. يافته‌ها: موسيقي درماني فعال، اثر معناداري بر الگوهاي پردازش حسي، همچنين بر مهارتهاي حركتي درشت، ظريف و هماهنگي اندام فوقاني، در هر دو آزمودني داشته است. بحث و نتيجه‌گيري: ميانگين نمرات مهارت‌هاي حركتي درشت، بهبودي بيشتر و هماهنگي اندام فوقاني كمترين درصد بهبودي را نشان دادند. همچنين در الگوهاي پردازش حسي، ميزان بهبودي متوسطي به ويژه در مؤلفه‌هاي حس جويي و حساسيت حسي نشان داده شد. نتايج به دست آمده در اين پژوهش، نشان دادند كه روش موسيقي درماني فعال، بر بهبود الگوهاي پردازش حسي و مهارت‌هاي حركتي كودكان اتيسم سطح يك تاثير معناداري داشته است.