راهبرد توسعه كارآفريني در كسب وكارهاي اشتراكي (مطالعه موردي: مناطق روستايي شهرستان دشت آزادگان)

مقدمه و هدف: سازمان‌هاي برتر، بهترين استراتژي‌ها را براي رسيدن به اهداف خود انتخاب مي‌كنند. آنها از منابع محدود براي غلبه بر موانع موجود استفاده مي‌كنند. براي هر سازماني دستيابي به مزاياي آينده بدون داشتن استراتژي غير ممكن است. پژوهش حاضر پس از شناسايي عوامل داخلي و خارجي موثر بر فروش اشتراكي محصولات روستاييان، بهترين استراتژي را ارائه مي دهد. هدف از انجام تحقيق ارائه راهبردهايي براي توسعه كارآفريني در كسب وكارهاي اشتراكي مناطق روستايي است. مواد و روش‌ها: تحقيق حاضر يك تحقيق كاربردي است. جامعه مورد مطالعه شامل 100 نفر از اعضاي تعاوني روستايي فعال در صنايع دستي و كارشناسان خبره و اساتيد دانشگاه است. از ماتريس SWOT براي تجزيه و تحليل و از ماتريس QSPM براي انتخاب استراتژي استفاده شد. براي جمع‌آوري داده‌ها از ابزار پرسشنامه بدون ساختار و مصاحبه ميداني استفاده شد. يافته‌ها: بر اساس يافته‌هاي تحقيق بدست آمده نشان داد در محيط دروني 11 نقطه قوت و 9 نقطه ضعف و در محيط بيروني 11 فرصت و 10 تهديد شناسايي شد. مهم ترين فرصت‌ها شامل استقبال مصرف كنندگان از محيط مجازي بازار و افزايش روند رو به رشد صادرات است و از مهمترين تهديدات موجود مربوط به افزايش دستمزد كارگران است. عوامل دروني و نقاط قوت شامل توان فني منابع انساني، فرهنگ سازماني و روابط بين افراد است و نقاط ضعف مربوط به كمبود نقدينگي و سرمايه در گردش است. همچنين، نتايج اولويت بندي راهبردهاي ماتريس SWOT نشان داد راهبرد تهاجمي با داشتن بالاترين امتياز، مناسبترين راهبرد جهت توسعه كارآفريني دركسب‌وكارهاي اشتراكي شهرستان دشت آزادگان است. استراتژي‌هاي حاصل از راهبرد تهاجمي بر اساس بيشترين جذابيت، عبارتند از خلاقيت و نوآوري در طراحي، بسته بندي و توليد محصولات با 6/86، استراتژي گسترش بازار از طريق تنوع محصولات با 6/23، استراتژي بازاريابي رابطه مند با 5/87 و ارتقاء دانش و مهارت با 5/41 بدست آمد. نتيجه گيري: بر اساس يافته‌هاي اين پژوهش، بكارگيري خلاقيت و نوآوري در طراحي، توليد و بسته بندي محصولات، تنوع محصولات، بازاريابي رابطه مند، ارتقاء دانش و مهارت آموزي به عنوان مشوق‌هاي مهم براي توسعه كارآفريني و ورود به بازارهاي خارجي و صادرات محصولات پيشنهاد شده است.