عنوان مقاله :
كيفيتسنجي آموزش مجازي در دوره همهگيري كرونا از منظر استادان و دانشجويان دانشگاه فرهنگيان استان مركزي
پديد آورندگان :
مقصودي ، مجتبي دانشگاه فرهنگيان - گروه زبان انگليسي , صفايي ، فاطمه دانشگاه فرهنگيان - گروه زبان انگليسي , هاشمي ، علي دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان انگليسي
كليدواژه :
آموزش مجازي , دانشگاه فرهنگيان , نگرش , كيفيت سنجي
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: تأكيد بر آموزش مجازي در آموزش عالي پديده اي نوظهور نيست و همواره بهعنوان يك محيط آموزش كمكي در كنار آموزش مجازي مطرح بوده است؛ اما با وقوع ناگهاني همه گيري كرونا، نظام آموزش عالي غافل گيرانه به آن پناه برد. اگرچه پيش از اين نيز كيفيت اين محيط آموزشي پيوسته مورد سنجش قرار گرفته است ولي سؤال اصلي اين است كه آيا آن چه در پيش از دوران كرونا در خصوص كيفيت آموزش مجازي و قابليت هاي آن گفته شد در اين دوران كه تنها محيط آموزش و يادگيري بوده است نيز صادق است. از اين رو، هدف از انجام اين تحقيق بررسي كيفيت آموزش مجازي ارائه شده در دانشگاه فرهنگيان در دوران همه گيري كرونا با تأكيد بر سنجش نگرش استادان و دانشجويان رشته هاي مختلف تحصيلي بود.روشها: در اين تحقيق، از روش آميخته كمّيكيفي ترتيبي استفاده شد. به منظور گردآوري داده هاي كمّي، دو پرسشنامه جداگانه براي استادان و دانشجويان استفاده شد كه به ترتيب حاوي 15 و 19 سؤال بود كه نگرش آنان را براساس يك مقياس ليكرت پنج گزينه اي اندازه مي گرفت. نسخه اصلي پرسشنامه ويژه استادان توسط ديلون و مك لين [39] ساخته شده است و پرسشنامه وطن پرست و همكاران [40] نيز براي دانشجويان استفاده شد. در اين تحقيق جامعه آماري مشتمل بر713 دانشجو و 89 استاد شاغل در دانشگاه فرهنگيان استان مركزي بود. شركت كنندگان اين پژوهش با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. اين پرسشنامه ها در ميان 317 دانشجو و 36 استاد از گروه هاي آموزشي آموزش ابتدايي، مشاوره، آموزش كودكان استثنايي، تربيت بدني، آموزش زبان انگليسي و ادبيات فارسي، الهيات و فناوري اطلاعات توزيع شدند. پس از گردآوري داده ها از آزمون تحليل واريانس يك طرفه براي تحليل داده ها استفاده شد. علاوه بر اين، براي گردآوري داده هاي كيفي، پرسش هاي مصاحبه بر مبناي نتايج تحليل داده هاي كمّي طراحي شد و سپس مصاحبه با 22 تن (14 خانم و 8 آقا) از دانشجويان و 12 تن (6 آقا و 6 خانم) از استادان داوطلب در شركت در مصاحبه از گروه هاي آموزشي فوق الذكر انجام شد. پس از ضبط جلسات مصاحبه و پياده سازي آن، مرحله كدگذاري و دسته بندي آن ها انجام شد. يافتهها: نتايج حاكي از اين بود كه استادان رشته هاي مختلف آموزشي از نگرش مثبت و رضايت بالايي از آموزش مجازي در اين دوران برخوردار بودند و تفاوتي بين استادان گروه هاي آموزشي مختلف از اين نظر وجود نداشت. درحالي كه، نتايج گوياي اين واقعيت بود كه دانشجويان عموماً از نگرشي منفي و رضايت اندك نسبت به آموزش مجازي برخوردار بودند و تفاوت معناداري بين نگرش آنان با توجه به رشته تحصيلي شان وجود داشت. براي كشف علل تأثيرگذار بر بروز اين نتايج، محققان تصميم به انجام مصاحبه نيمه ساختاريافته گرفتند. پس از تحليل محتواي داده هاي كيفي حاصل از مصاحبه با استادان و دانشجويان با اتكا بر روش تحليل محتواي كيفي هدايت شده، مشخص شد كه عوامل مربوط به محيط آموزش مجازي و چندرسانه اي و نيز يادگيري مشاركتي در شكل گيري نگرش استادان و دانشجويان مهم است. به همين ترتيب، علاوه بر اين عوامل، عامل سوم كه مربوط به يادگيري مستقل است در شكل گ يري نگرش و ميزان رضايت مندي آنان از آموزش نقش ايفا مي كرد. نتيجهگيري: اين تحقيق نشان داد كه استادان و دانشجويان تا چه اندازه مي توانند نظرات متفاوتي داشته باشند. در حالي كه استادان شركت كننده در اين تحقيق نگرش مثبت نسبت به آموزش مجازي در دانشگاه فرهنگيان داشتند، دانشجويان در مجموع نگرشي منفي به آن در دوره همه گيري كرونا نشان دادند. بر اساس يافته هاي اين پژوهش از داده هاي كيفي، ابزارهاي آموزش چندرسانه اي و استفاده ناكافي از آموزش گروهي و مشاركتي از نقاط ضعف و علل اصلي نگرش منفي و نارضايتي نسبي دانشجويان بوده است و نيز طراحي محتوا و مطالب درسي و عدم تشويق دانشجويان بر يادگيري مستقل نيز از ديگر علل اين نارضايتي بود. بنا بر نتايج اين تحقيق پيشنهاد مي شود كه براي اجراي بهينه آموزش مجازي استادان علاوه بر دانش و مهارت، بايد از نگرش مثبتي برخوردار باشند و با قاطعيت اين نگرش را به دانشجويان منتقل كنند.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش