عنوان مقاله :
ارزيابي خشكسالي هواشناسي و هيدرولوژيك (مطالعه موردي: رودخانه زهره)
پديد آورندگان :
رزمخواه، هما دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت - گروه مهندسي آب دانشكده كشاورزي، مرودشت، ايران , قهرماني، عماد دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت - گروه مهندسي آب دانشكده كشاورزي، مرودشت، ايران , فرارويي، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت - گروه مهندسي آب دانشكده كشاورزي، مرودشت، ايران , رستمي راوري، امين دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت - گروه مهندسي آب دانشكده كشاورزي، مرودشت، ايران
كليدواژه :
شاخص SPI , شاخص SWI , خشكسالي هواشناسي
چكيده فارسي :
خشكسالي يكي از پديدههاي آب و هوايي است كه خسارتهاي زيادي به بار ميآورد. با توجه به اينكه بخش قابلتوجهي از آب سه رودخانه كارون، مارون و زهره از استان كهگيلويه و بويراحمد تأمين ميشود، بررسي خشكسالي در اين استان ضروري ميباشد. هدف از اين پژوهش بررسي تطابق خشكسالي هواشناسي و هيدرولوژيكي حوضه است. بدين منظور تغييرات ماهانه دبي، بارش و تراز آب زيرزميني در سطح حوضه بررسي گرديد. خشكسالي هواشناسي توسط شاخص شاخص بارش استاندارد SPI براي 10 ايستگاه سينوپتيك و بارانسنجي، در دوره 30 ساله، و شاخص SWI (شاخص سطح آب استاندارد) براي 11 چاه پيزومتريك براي كل دوره آماري موجود محاسبه شد. در پايان مقايسه بين خشكسالي هواشناسي و هيدرولوژيك انجام گرفت. نتايج نشان داد كه هر زمان SPI منفي باشد، سطح آب زيرزميني افت بيشتري نشان ميدهد. اين كاهش با تأخير زماني همراه بوده و با افزايش مقياس زماني خشكسالي، تأخير بيشتر ميشود. در سالهاي اخير تداوم و شدت خشكساليها افزايشيافته است. بيشترين حجم كمبود (مقدار) بارش 3، 6، 9 و 12 ماهه ايستگاه نازمكان در سال 1388، بيشترين شدت 3، 6 و 9 ماهه در 1383 و 12 ماهه در 1388 به وقوع پيوسته است. با افزايش مقياس زماني خشكساليها، تداوم بيشتر و تكرار كمتر شده است. نتايج ساير ايستگاهها تقريباً مشابه بود. تغييرات SWI چاه باشت نشان داد كه خشكساليهاي 6، 12، 24 و 48 ماهه حدود 48 ماه، از اسفند 1386 تا شهريور 90 تداوم داشتهاند. شدت 48 ماهه بيشترين بود و بعدازآن به ترتيب 12، 24 و 6 ماهه قرار دارد. روند فوق نشانگر تأثير درازمدت و تجمعي خشكسالي هواشناسي بر روند نزولي آب زيرزميني بوده، هرچند برداشت از آبها نيز بيتأثير نيست. روند SWI در ساير چاهها تقريباً مشابه بود. مطابق آزمون kendall-Mann (من كندال) در بررسي روند دبي رودخانه و تراز آب چاهها، روند دبي تائيد نشد، ولي روند صعودي افت تراز چاهها تأييد شد. حداكثر همبستگي بارش-دبي در يك ماه مشاهده شد، كه عمدتا ناشي از ارتباط مستقيم آب سطحي و زيرزميني، و كمبود بارش برف است. بيشترين همبستگي تراز آب زيرزميني-بارش، و تراز آب زيرزميني-دبي با دو ماه قبل مشاهده شد، كه تأييدي بر تغذيه آب زيرزميني توسط آب سطحي، و مدتزمان لازم براي نفوذ و حركت آب در آبخوان است. نتايج مؤيد نياز به توجه و برنامهريزي مناسب استفاده از منابع آب در استان است.
عنوان نشريه :
مديريت جامع حوزه هاي آبخيز