عنوان مقاله :
واكاوي نقش تحريف هاي عاشورا در بحران معنويت شيعي در دوران معاصر «با تأكيد بر مقتل تذكرة الشهداء»
پديد آورندگان :
سليمي ، هدي دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ , منتظر القائم ، اصغر دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ , پيرمراديان ، مصطفي دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ
كليدواژه :
معنويت شيعي , تحريفها , مقتلنگاري , عاشورا , «تذكرة الشهداء»
چكيده فارسي :
معنويت به عنوان نياز فطري و مسئله مورد توجه بشر، يكي از كاركردهاي شريعت است كه به زندگي انسان معنا ميبخشد، اما اگر اين معنويت از منبع و مستند اصلياش دور بيفتد، يافتن پيوندي استوار بين آن و دين دشوار خواهد بود. واقعه عاشورا تبلور يك الگوي راهبردي براي احياي ارزشهاي معنوي اسلام است اما با ظهور شبهمعنويتها، اشاعة فرهنگ تحريف و تقابل با عقلانيت در بسياري مقاتل پس از قرن هشتم هجري، بالاخص در دوره قاجار؛ مقتلنگاري به يكي از عوامل بحرانساز در حوزه معنويت شيعي دوران معاصر مبدّل شده است. تبديل گفتمان عقلاني عاشورا به گفتمان اسطورهاي و احساسي، و رهيافت گزارشهاي غير معتبر به مقتلنگاريها كه با فلسفه قيام كربلا متعارض ميباشند، عزاداري سيدالشهداء(ع) را از اهداف اساسي خود دور نموده است، و از رهگذر سازههايي نظير اتهام غير عقلاني بودن به تشيع، معنويت شيعي را در نشيب بحران قرار داده است. بر اين اساس، در پژوهش حاضر سعي شده با روش توصيفي - تحليلي و با تكيه بر پژوهش كتابخانهاي به اين پرسش پاسخ داده شود كه مقاتل معاصر، بالاخص مقتل تذكرةالشهداء نگاشته ملا حبيبالله كاشاني، چه تأثيري بر مقوله بحران معنويت شيعي در جهان معاصر داشته است؟ يافتههاي پژوهش نشان ميدهد قرائت تاريخي از عاشورا، دستخوش احساسات، داستانسراييها و اسطورهپردازيها شده، و فرهنگ عاشورا به صورت غيرمردمي و غيرمعتدل؛ نمود يافته است. برآيند اين امر، ناكارآمدي مؤلفه الگوسازي و الگودهي نهضت عاشورا و در نتيجه، اختلال در جريان پيشرفت گفتمان شيعي با محوريت ولايت، كه از رهگذر قيام عاشورا صورت ميپذيرد، شده است.