بررسي معنايي فعل هاي وجهي گيلكي (گونۀ سياهكلي)

پژوهش حاضر به بررسي معنايي فعل هاي وجهي گيلكي گونۀ سياهكلي اختصاص دارد. روش اين پژوهش توصيفي- تحليلي است. تحليل معنايي اين پژوهش در چارچوب پالمر (1997) و بررسي نگاشت معنايي آن براساس چارچوب ناوز (2008) است. در اين پژوهش، شش فعل وجهي گيلكي بررسي شده اند. براساس اين پژوهش، به لحاظ معنايي فعل وجهي va «بايد» داراي خوانش هر سه وجهيت معرفتي، تكليفي و پوياست و vast «بايست» و vasti «بايستي» و صورت حال فعلtonəstan  «توانستن» براي بيان وجهيت تكليفي و پويا به كار مي روند. فعل وجهي šay «مي توان، مي شود» براي بيان وجهيت معرفتي و پويا و šast «مي شد» و صورت گذشتۀtonəstan  «توانستن» و هر دو صورت حال و گذشتۀ xastən «خواستن» و rəse:n «رسيدن» براي بيان وجهيت پويا كاربرد دارند. فعل وجهي bo:n «مي شود» براي بيان وجهيت معرفتي و تكليفي و bəbu «شد» براي بيان وجهيت تكليفي به كار مي روند. va «بايد» و صورت هاي گذشتۀ آن بيانگر درجۀ ضرورت اند و ديگر فعل هاي وجهي بر درجۀ امكان دلالت دارند. براي تكميل مبحث معنايي، نگاشت معنايي فعل هاي وجهي بر روي فضاي مفهومي وجهيت نشان داده شده است. بر اين اساس مشخص شد فعل وجهي va  «بايد» بر روي محور عمودي فضاي مفهومي نشان دهندۀ وجه ضرورت و بر روي محور افقي اين فضا داراي تنوع معناست. همچنين مشخص شد ديگر فعل هاي وجهي گيلكي بر روي محور عمودي امكان قرار داشته و نشان دهندۀ چندمعنايي يا تفاوت معنايي هستند.