عنوان مقاله :
برساخت هاي گفتماني نقاشي نديمه ها (ولاسكز) و عكس عبدالخالق خان (ظل السلطان) در چارچوب تحليل گفتمان ژيلين رُز
پديد آورندگان :
واعظ ، عليرضا دانشگاه هنر - دانشكدۀ هنر هاي تجسمي، دانشكده علوم نظري و مطالعات عالي هنر - گروه عكاسي , خدادادي مترجم زاده ، محمد دانشگاه هنر - دانشكدۀ هنر هاي تجسمي , مقيم نژاد ، مهدي دانشگاه هنر - دانشكدۀ هنر هاي تجسمي
كليدواژه :
تحليل گفتمان , نقاشي نديمه ها , عكس عبدالخالق خان , ولاسكز , ظل السلطان
چكيده فارسي :
آنچه در دنياي رسانه هاي بصري معاصر به واقعيتي بدل شده، اين است كه برخي از تصاوير و متون بصري، توجه مخاطبان و پژوهشگران را به شباهت هاي خود با ديگر تصاوير به شكل واقعي يا خيالي جلب نموده و هر لحظه آنها را براي كشف و بررسي كي رابطه و تعاملِ درون متني ترغيب مي نمايند. از اي نرو، مقاله حاضر با گرايش درون رشته اي و كاربست روش تطبيقي و توصيفي تحليلي با رويكرد يكفيِ تحليل گفتمانِ پساساخت گرايانۀ ژيلين رُز، ضمن مطابقت دو اثر تجسمي )نقاشي نديمه ها و عكس عبدالخالق خان(، به واكاوي تعامل هاي ميان فرهنگي و گفتمان هاي برساخته شده در تصاوير پرداخته و تأثير يا عدم دخالت آپاراتوس هاي قدرت در شكل گيري اين گفتمان ها را بررسي مي نمايد. پژوهش حاضر در پاسخ به اين پرسش ها كه در بررسي اين دو اثر هنري، چه گفتمان هايي و چگونه برساخته مي شوند و از اين نظر چه تشابهي ميان آنها وجود دارد، دريافت كه ولاسكز و عبدالخالق خان هم در نقش هنرمند و هم سوژه اثر، بدون تأثيرپذيري از دستگاه هاي نهادي و با به حاشيه راندن صاحبان قدرت، از خود بدني متفاوت و غالب برساخته اند. در هر دو تصوير، گفتمان هنر و گفتمان سياست در تقابل با هم قرار گرفته و هر دو هنرمند از طريق شكل يكسانِ بازنمايي و به طور ضمني، به غلبه هنر بر سياست اشاره و تأ يكد مي نمايند. چنين به نظر مي رسد كه در اين تعامل بينافرهنگي ميان شرق و غرب در بطن تاريخ، عبدالخالق خان ب هعنوان هنرمند، در توليد اين عكس از بينش و رويكرد انتقادي ولاسكز در تابلوي نديمه ها متأثر شده است.