بررسي رابطه هوش هيجاني با رهبري اثربخش در مديران ستاد نزاجا

مديريت و فرماندهي از اركان اصلي و جزء جدايي‌ ناپذير نيروهاي مسلح بوده و براي موفقيت در انجام مأموريت ‌ها و كسب پيروزي در نيروهاي نظامي بايد فرماندهاني لايق، مدير و مدبر در تمامي سطوح آن وجود داشته باشد و انتخاب اين افراد بر اساس معيارهاي علمي و روان‌شناختي باشد. يكي از عواملي كه مي ‌تواند بر رفتار بعضي از فرماندهان تأثير گذاشته و باعث شود تا در شرايط مساوي عملكرد بهتري داشته باشند؛ هوش هيجاني است. اين تحقيق از نوع كاربردي است و روش آن توصيفي همبستگي و گردآوري اطلاعات كتابخانه ‌اي و ميداني و ابزار گردآوري اطلاعات، اسناد و مدارك، مصاحبه و پرسشنامه بوده و نيز تحليل اطلاعات و داده‌ ها با دو روش كيفي و كمي (آميخته) انجام‌شده است. جامعه آماري اين تحقيق مديران ستاد نزاجا و حجم نمونه آن با استفاده از فرمول كوكران 91 نفر تعيين و از پرسشنامه استاندارد سايبريا شرينگ براي سنجش هوش هيجاني استفاده‌شده كه روايي سازه اي آن با آزمون عزت‌نفس كوپر اسميت در سطح 0.001= p معنادار بوده و روايي محتوايي آن توسط محقق محاسبه و برابر با 0.88 و مقدار ضريب پايايي آن 0.86 و نيز براي سنجش متغير تابع از پرسشنامه محقق ساخته رهبري اثربخش استفاده‌شده، كه روايي محتوايي آن نيز 0.86 و مقدار ضريب آلفاي كرون باخ آن برابر با 0.88 بوده است. يافته‌ ها و نتايج كلي اين تحقيق نشان داده كه بين عوامل هوش هيجاني به‌ عنوان متغيرهاي مستقل جزء (خودآگاهي 0.448=r ، خودتنظيمي 0.582= r، خود انگيزشي 0.527=r ، همدلي 0.447 =r و نيز عامل روابط اجتماعي با همبستگي 0.642=r) با رهبري اثربخش مديران ستاد نزاجا در سطح خطا (0.05= p) رابطه مثبت و معناداري وجود داشته و نيز هوش هيجاني با متغير رهبري اثربخش (0.728= r) در سطح خطاي 0.05 مثبت و معنادار بوده است.