عنوان مقاله :
روابط بينامتني مثنوي معنوي مولوي با مثنويهاي نظامي گنجهاي بر اساس نظرية ترامتنيت ژرار ژنت
پديد آورندگان :
نادري ، توحيد دانشگاه محقق اردبيل - گروه زبان و ادبيات فارسي , محرمي ، رامين دانشگاه محقق اردبيلي - گروه زبان و ادبيات فارسي , مختاري ، مسروره دانشگاه محقق اردبيلي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
بينامتنيت , ژنت , مثنوي معنوي , پنج گنج نظامي
چكيده فارسي :
مطالعات بينامتني، شيوه و ميزان تأثير متنها در شكلگيري يكديگر را توضيح ميدهد و با تبيين شيوههاي تكثير متنها، فرايند رمزگشايي و دلالتپردازي متون را بررسي ميكند. ژرار ژنت با گسترش و نظاممند كردن مفهومهاي برآمده از آراء نظريهپردازان قبل از خود، بهطور نظاميافته به بررسي روابط بين متون پرداخت و با رويكردي ساختارگرا، روابط ميانمتني و تمام تغييرات آن را بررسي و مطالعه كرد و مجموعه اين روابط را «ترامتنيت» ناميد. مثنوي معنوي به عنوان بزرگترين شاهكار عرفاني، روابط پيچيدۀ بينامتني با ساير متون و آثار قبل از خود دارد و بسياري از متون در اين متن به انواع گوناگون حضور يافتهاند. در اين مقاله به روش توصيفي ـ تحليلي و تطبيقي و با استفاده از نظريه ترامتنيت ژنت، روابط بينامتني مثنوي مولوي با آثار حكيم نظامي بررسي و تحليلشده است. مثنوي از منظر بازتاب برخي از داستانها، مثلها و سيماي شخصيتها و بازتاب برخي از مفاهيم كلامي و عرفاني با منظومههاي نظامي گنجهاي روابط بينامتني دارد. مولوي در اشعار خود از انديشه هاي حكيم نظامي در موضوع عشق، تعريف جان، تعريف انسان و نقل تعدادي از داستانها متأثرشده است. بر اساس اين پژوهش، رابطة بينامتنيت صريح بين مثنوي مولوي و پنج گنج نظامي يافت نشد؛ اما استناد فراوان مولوي به داستان ليلي و مجنون، شباهت چندين داستان مثنوي معنوي با داستانهاي پنج گنج، وجود مفاهيم ديني و كلامي و مَثَلهاي مشترك در آثار نظامي و مولوي نشان ميدهد كه بين آثار اين دو شاعر بهطور غيرصريح و ضمني ارتباط بينامتني وجود دارد.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان فارسي
عنوان نشريه :
مطالعات زبان فارسي