عنوان مقاله :
گاهنگاري عصر مفرغ جبهۀ شمالي البرز مركزي با تكيه بر كاوش محوطۀ قلعه بن بزرودپي شهرستان بابل
پديد آورندگان :
فاضلي نشلي ، حسن دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستان شناسي , صفري ، مجتبي مؤسسه غيرانتفاعي نيما - گروه باستان شناسي , وهو ، شياخونگ دانشگاه پكن - گروه باستان شناسي , كلواري جانكي ، هدايت دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستان شناسي , تومالسكي ، يوديت مركز باستان شناسي آلمان (DFG) در ايران
كليدواژه :
البرز شمالي , عصر مفرغ , محوطۀ قلعه بن , گاهنگاري , سفال خاكستري
چكيده فارسي :
در طي هزارۀ سوم پيشازميلاد درحاليكه مركز فلات ايران دچار گسستهاي فرهنگي و بحرانهاي اجتماعي و زيستمحيطي گرديد و استقرارهاي آن رو به افول نهاد، بخشهايي از نوار شمالي (بهعبارتي استان مازندران) و شمالشرق ايران يكي از دورههاي درخشان حيات خود را تجربه ميكردند و داراي حيات ديگر گرديدند. استان مازندران، در بخش مياني جبهۀ شمالي البرز مركزي قرار دارد و ازمنظر بافت استقرار هزارۀ سوم پيشازميلاد يكي از ناشناختهترين نقاط ايران محسوب ميشود. نقطۀ كليدي و آغازين اين مهم، نداشتن اطلاعاتي متقن از تسلسل گاهنگاري نسبي و مطلق منطقه است، همچنين كمبود پژوهشهاي مستقل و هدفمند در بخشهاي شمالي البرز مركزي و كرانههاي جنوبي درياي مازندران خاصه استان مازندران، باعث گرديده كه درك كافي و مناسبي از تحولات دوران مفرغ نسبت به ساير مناطق فلات ايران و بهدنبال آن، فرصت مطلوبي براي انجام تحقيقات تطبيقي و مطالعۀ برهمكنشهاي فرهنگي با مناطق پيراموني نداشته باشيم؛ لذا، نويسندگان در اين پژوهش با توجه بهضرورت بازنگري فعاليتهاي باستانشناختي عصر مفرغ جبهۀ شمالي البرز مركزي درصدد ارائه جدول گاهنگاري مطلق براي منطقه ميباشند. نوشتار حاضر تلاش ميكند با ارائه جدول گاهنگاري بهروش مطلق ازطريق نتايج آزمايشگاهي منطبق بر لايهنگاري دقيق حاصل از كاوش محوطۀ قلعهبن، به مطالعه و تنظيم چارچوب گاهنگاري در عصر مفرغ جبهۀ شمالي البرز مركزي بپردازد. همچنين ازطريق گونهشناسي سفالي منطبق بر گاهنگاري مطلق ارائهشده از اين محوطه، به مطالعه و تنظيم چارچوب گونهشناسي سفالي دورۀ مفرغ جبهۀ شمالي البرز مركزي بپردازند. پژوهش حاضر برپايۀ چارچوب نظري تاريخيفرهنگي نهاده شده و بر ترسيم تطور زماني فرهنگهاي عصر مفرغ حوزۀ پژوهش تأكيد داشته است؛ لذا از ديدگاه هدف يك پژوهش بنيادي است كه در ابتدا برمبناي گمانهزني و كاوش محوطۀ قلعهبن و سپس تجزيهوتحليل يافتههاي حاصل از كاوش و مطالعات كتابخانهاي استوار بوده است و با رويكرد توصيفيتحليلي درصدد تبيين يافتههاي فرهنگي است. نتايج پژوهش حاضر كه براساس مطالعات آزمايشگاهي صورتگرفته برروي 38 نمونه بهروش كربن 14، نشان ميدهد قلعهبن، محوطۀ استقراري مربوط به فازهاي پاياني عصر مسوسنگ در اواخر هزارۀ چهارم پيشازميلاد و سراسر دورۀ مفرغ (3300 تا 1450 پ.م.) بوده است و در پايان عصر مفرغ و اوايل عصر آهن احتمالاً بهدليل تحولات محيطي متروكشده و قابليت خود را بهعنوان محوطۀ استقراري از دست ميدهد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران