شماره ركورد :
1307969
عنوان مقاله :
رخش؛ اسبِ واگذارشدۀ گرشاسپ به رستم
پديد آورندگان :
شهروئي ، سعيد دانشگاه بيرجند , محمدي ، ابراهيم دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي , رحيمي ، مهدي دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
1
تا صفحه :
20
كليدواژه :
رستم , گرشاسپ , رخش , پيوند شخصيتي و ادبيات حماسي.
چكيده فارسي :
در اين نوشتار، به روش بازكاوي متن و با شيوۀ تطبيقي، همساني رستم و گرشاسپ از ديد ويژگي تنانه و كالبدينۀ اسبان آن دو پهلوان بررسي و تحليل مي‌شود. رستم پس از ستاندن جهان پهلواني، در برابر افراسياب كه سپاهي انبوه براي تازش به ايران شهر گسيل داشته، درمي ايستد؛ اما براي ايستادگي در برابر تورانيان و پاي‌گذاري به نبردگاه، دو چيز از زال مي خواهد: يكي گرز و ديگري اسب. زال نيز نخست گرز نياي خود، گرشاسپ پهلوان را كه به سام رسيده بود، به تهمتن مي‌دهد و سپس با گردآوردن گله هاي بسيار از اسبان، زمينه را براي گزينش اسبي درخور و فراسويي براي تهمتن فراهم مي آورد. رستم از ميان اسبان گوناگون، اسبي ميان لاغر برمي گزيند. درنگ در معني نام گرشاسپ و فراديد نهادن همانندي هاي بسيار ميان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوي مادر، همساني در برخورد با آتش، فروافتادن در جايي گود، نبرد همسان با اكوان و گندرَو و... اين انگاره را سامان مي دهد كه گرشاسپ كه به معني دارندۀ اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خويش، اسبِ ميان لاغر خود را در حماسۀ ملي به تهمتن وا مي گذارد و بدين گونه رخش، يادگاري مي تواند بود از بخش «كِرِس» يا «كرش» در نام «گرش اسپ» كه به معني اسب نزار است.
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت