عنوان مقاله :
مقايسه نقوش نقاشيهاي ديواري بقاع متبركه در لاهيجان و نقاشيهاي شاهنامهي كاركيا
پديد آورندگان :
عابددوست ، حسينعلي دانشگاه گيلان - دانشكده هنر و معماري - گروه گرافيك , پرمهريابنده ، اميرحسين دانشگاه گيلان - دانشكده هنر و معماري
كليدواژه :
نقوش نمادين , نقاشي ديواري بقاع متبركه , شاهنامهي كاركيا , لاهيجان
چكيده فارسي :
آثار هنري علاوه بر ويژگيهاي زيباشناختي، بازتاب دهندهي مناسبات اجتماعيفرهنگي بستر توليدكنندهي خود نيز هستند. در گيلان بسياري از اماكن مذهبي شيعي، داراي نقاشي ديواري بودهاند كه پيدايش آنها را به دورهي صفوي نسبت ميدهند. شاهنامه كاركيا در سدهي 15 ميلادي(نهم ه.ق) در شهر لاهيجان نگاشته شد. اين شاهنامه به سبك نگارگري تركمن شيراز تصويرگري شده است. پرسش اصلي تحقيق حاضر اين است كه الگوهاي متشابه و متفاوت ميان نقوش شاهنامه كاركيا و نقاشيهاي ديواري بقاع متبركه كدام است و چگونه شباهتها و تفاوتهاي نقاشي ديواري بقاع متبركه در لاهيجان و نگارههاي موجود در شاهنامه كاركيا تحليل ميگردد؟ روش تحقيق توصيفي تحليلي است. روش گردآوري اطلاعات اسنادي و كتابخانهاي از طريق فيشبرداري و تصويرخواني است. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد، نقاشيهاي ديواري بقاع متبركه با نگارههاي موجود در شاهنامه كاركيا داراي مشخصههاي بارزي هستند كه برگرفته از يك فرهنگ مادر ميباشند و آن، فرهنگ ايراني است كه فرهنگ شيعه در نقاشي بقاع و گرايشهاي ايراني در شاهنامه كاركيا بخشي از آن است. هردو نقاشي داراي نقوش نمادين مانند اژدها، خورشيد، تاج و درخت سرو هستند. نقش خورشيد در هردو نقاشي به يك معنا و مفهوم به كار گرفته شده است ولي نقش اژدها كاملا معناي متضاد دارد كه از روابط آن با ساير نشانههاي درون اثر قابل درك است. نقش تاج نيز در هر دو نقاشي به معني سلطنت، قدرت، فره شاهي و آسماني است. درخت سرو نيز داراي معاني مشترك است كه همگي ريشه در باورها و اعتقادات فرهنگي ايران دارند. فرآيند طرد و جذب نشانهاي، ساز و كار اشتراك نشانهها و تفاوتهاي آنها درون نقاشي بقاع و شاهنامه كاركيا را بيان ميدارد. نشانهها اگرچه ريشه در فرهنگ ايراني دارند اما در اثر همنشيني و رابطه درزماني با ساير نشانههاي درونمتني، معاني منحصر به فردي را بازنمايي ميكنند.
عنوان نشريه :
نگارينه (هنر اسلامي)
عنوان نشريه :
نگارينه (هنر اسلامي)