بررسي رابطه دينداري و سبك زندگي در بين دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر شيروان

هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين ميزان دينداري و سبك زندگي دختران دانش‌آموز مقطع متوسطه شهر شيروان است. فرض مسئله تحقيق اين است كه با توجه به تغييرات فرهنگياجتماعي در سطح كلان جامعه و به تبع آن تغييرات احتمالي در سطح ميانه خانواده، به احتمال زياد در سطح نگرش‌ها و باورهاي افراد به‌ويژه نسل نوجوان و جوان جامعه نيز شاهد تغييرات قابل توجهي باشيم. روش تحقيق روش پيمايش و ابزار جمع آوري داده‌ها، پرسشنامه سبك زندگي (LSQ) و مقياس سنجش دينداري گلاك و استارك است. جامعه آماري مورد بررسي همۀ دانش‌آموزان 16 دبيرستان دخترانه شهر شيروان است. حجم نمونه مورد بررسي 368 دانش‌آموز است كه به‌صورت تصادفي ساده انتخاب شدند.  براي تجزيه و تحليل داده‌ها از معادلات ساختاري PLS استفاده شد. نتايج حاكي از ارتباط مستقيم و زياد (با ضريب مسير 0.804، مقدار احتمال TValue   37.458 و ميزان اثر 0.382 ) بين ميزان دينداري با سبك زندگي دختران است. همچنين سطح سواد والدين رابطه مستقيمي با سبك زندگي سلامت محور آنان دارد (با ضريب مسير 0.096 ، مقدار احتمال TValue  2.288 و ميزان اثر 0.110)، اما بين وضعيت اقتصادياجتماعي دانش‌آموزان با سبك زندگي آنان ارتباط چندان قوي يافت نشد. به احتمال زياد معنادار نشدن اين ارتباط به‌دليل واريانس پايين وضعيت اقتصادياجتماعي خانواده ها در شهري كوچك مانند شيروان است. يافته‌ها نيز پايين‌بودن چنين واريانسي را تأييد كرده است.