عنوان مقاله :
تحليل دورههاي شعري فروغ فرخزاد؛ بر اساس مقولات «خود، فراخود و نهاد» در روانشناسي فرويد
پديد آورندگان :
عرب مرادي ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر , جهانيان ، سوزان دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيات فارسي , ضيايي ، حسام دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
زن , جامعه , فروغ فرخزاد , عشق , خود , فراخود , نهاد
چكيده فارسي :
زنان، نقش مهمي در پويايي يا اضمحلال فكري و رفتاري جامعه دارند. ازاينرو، بررسي افكار آنها در رشد شناختي جامعه اثرگذار است. فروغ فرخزاد به عنوان شخصيتي پويا و جريانساز در گسترۀ ادبيات فارسي معاصر، درونيهاي زنانۀ خود را در قالب اشعارش بازنمايي كردهاست كه بخشي از آن با مقولۀ «خود» در روانشناسي فرويد ارتباط دارد. استفاده از آراي فرويد در بازخواني لايههاي فكري فرخزاد تأثير شاياني دارد. به اين اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع كتابخانهاي و روش توصيفيـ تحليلي، دورههاي زماني حيات شعري او بر اساس توجه به مفاهيم «خود، فراخود و نهاد» بررسي شدهاست. سؤال اصلي تحقيق اين است كه طبق نظريۀ فرويد، «خودِ» واقعي فروغ در سرودههاي او چگونه تفسير و معنا ميشود؟ نتايج، حاكي از آن است كه فروغ در اشعار اوليهاش به «خودِ» واقعي به عنوان هدف نهايي زندگي، دست نيافتهاست؛ زيرا در دورۀ جواني، «نهاد» در حيات فكري و زيستي وي نقش مهمتري دارد كه برآيند آن، مخدوش شدن نگاه واقعبين او نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ كمال شعري خويش، پا را فراتر مينهد و در تنش ميان «فراخود» و «نهاد»، «خودِ» واقعي خويش را پيدا ميكند كه حاصل آن، رسيدن به عشق اجتماعي و نگرش انتقادي و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت