مدل بهينه‌سازي چند هدفه سبد سهام با رويكرد تركيبي فازي- استوار (مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران)

تئوري نوين بهينه‌سازي سبد سهام مبتني بر مدل بنيادين ماركويتز توسعه يافته است. مدل ماركويتز از لحاظ تئوري ويژگي‌هاي منحصر به فردي دارد، اما ضعف‌هاي آن مانع استفاده از اين مدل در عمل مي‌گردد. در اين مدل عموما نرخ بازده بر اساس داده‌هاي گذشته استخراج مي‌شود، ليكن دراين پژوهش از سناريوهاي آتي مربوط به نرخ بازده، در فرآيند سرمايه‌گذاري استفاده شده است. مدل ماركويتز و تعميم‌هاي بعدي آن چند هدفه هستند. در اين پژوهش از توسعه‌ي رويكرد بهينه‌سازي چند هدفه زيمرمن كه ساختاري فازي‌مانند دارد، استفاده شده است، همچنين جهت مواجهه با عدم قطعيت‌ها از رويكرد بهينه‌سازي استوار مبتني بر حداقل رساندن تأسف استفاده شده است. به عبارتي ديگر ابتدا مدل زيمرمن را با در نظر گرفتن سناريوها و تركيب‌هاي وزني ويژه، براي دو هدف حداقل كردن ريسك و حداكثر كردن بازده، تشريح نموده و مرز پارتو را به دست آورده، سپس راه‌حل تأسف ميني‌ماكس را با توجه به سناريوها و تركيب‌هاي وزني لحاظ شده، محاسبه شده است. در نهايت، به منظور ارزيابي عملكرد و اعتبارسنجي مدل ارائه شده، اقدام به پياده‌سازي آن در بورس اوراق بهادار تهران شده است.