بلاغت سامي و قواعد نظم متقارن و نقد و بررسي آن در سوره صف

يكي از نظريات درباره قرآن كريم، نظريه ميشل كويپرس است. وي معتقد است با استفاده از بلاغت سامي و نظم متقارن و معكوس، رهيافتي نو به نظم و انسجام قرآن دارد. او با استفاده از بلاغت سامي به فن تاليف كلام توجه مي‌كند و ديدگاهي كل نگر به متن قرآن دارد. وي طبق بلاغت سامي، متن را به سطوح مختلف تقسيم و آن‌گاه اشكال گوناگون تقارن يعني توازي ترادفي، توازي تضادي،توازي توليفي يا تكاملي، نظم محوري يا تركيب دايره اي، نظم معكوس ياتركيب آينه‌اي يا مقابله عكسي را با كمك شاخص هاي تاليفي تجاور، دوتايي بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تكرار يا اين‌هماني، تماثل صوتي يا هم صدايي، مشابهت هاي صرفي، ساختار نحوي يكسان، مطرح كرده و به بررسي آن‌ها مي‌پردازد. هدف اين مقاله نقد و بررسي قواعد بلاغت سامي طبق شيوه كويپرس با روش تطبيق آن‌ها درسوره صف است. در اين مقاله پس از تبيين و توضيح نظريه مذكور، جامعيت وكارايي آن ازطريق تطبيق قواعد مورد استناد كويپرس درسوره صف مورد بررسي و تحليل قرار گرفته و مشخص شده است قواعد بلاغت سامي در اين سوره درسطح مَقطَع، سِلسِله در همه آيات كارآمد و در سطح مَفصَل، فَرع، قِسم و جُزء در تعدادي از آيات ناكارآمد است.