عنوان مقاله :
ارزيابي نگرۀ همترازي ادلۀ اثباتي و سلبي انگارۀ اتحاد عاقل و معقول
پديد آورندگان :
ارشادي نيا ، محمد رضا دانشگاه حكيم سبزواري
كليدواژه :
اتحاد عقل و عاقل و معقول , حركت جوهري نفس , استكمال ذاتي نفس , آموزۀ حقيقت و رقيقت
چكيده فارسي :
در فرايند خردورزي، خودپردازي عقل، امري معمول و رايج در همه مكاتب فلسفۀ اسلامي است. برخي در اين آزمون دشوار سرفراز و برخي ناكام مانده و به ترديد گرفتار و به تعطيل فرجام سپردهاند. مسئلۀ اتحاد عقل و عاقل و معقول در زمرۀ مسائلي است كه عقل به توانايي قلمرو و كيفيت خردورزي خود ميپردازد. ابعاد مختلفي از معرفتشناسي و هستيشناسي و نفسشناسي در اين مسئله بروز و نمود دارد. همين امر، نظريهپردازي را دچار دشواري مضاعف نموده است. ابنسينا با تأثير از نارسايي برخي مباني خود، بخشي از قلمرو آن را پوچ و قائل به آن را به عدم فهم متهم كرده است. فقط صدرالمتألهين بر اساس مباني قوم، حتي خود ابنسينا و سپس در حد پيشرفتهتري، استوار بر مباني خاص حكمت متعاليه، به احياء و بازآفريني آن اهتمام ورزيده است. در حكمت متعاليه نتايج مهم معرفتي و انسانشناختي از آن مدنظر است و توجيه خردپسند برخي باورهاي اصيل ديني به تحليل متعالي از آن منوط شده است. پژوهندهاي هردو ديدگاهِ مُثبت و نافي را ناتوان از تحكيم مطلوب انگاشته و ادعاي توقف و تعطيل نظريهپردازي را بر آن مترتب كرده است. واكاوي نشان ميدهد اين ادعا مترتب بر برداشتهاي نادرست از ادلۀ اثباتي صدرالمتألهين است و ادعاي تكافؤ و همترازي مردود است.
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام
عنوان نشريه :
جستارهايي در فلسفه و كلام