تاثير آستانه‌اي و غيرخطي تحصيلات بر بهره‌وري كل عوامل در اقتصاد ايران: رويكرد رگرسيون انتقال ملايم

بررسي تاثير تحصيلات بر بهره‌وري كل عوامل، يكي از موضوعات مهم در ادبيات اقتصاد كلان و سياسگذاري آموزشي بوده كه مورد توجه بسياري از اقتصاددانان در سال‌هاي اخير بوده است.  شناخت حد آستانه‌اي اثر تحصيلات بر بهره‌وري كل عوامل، موضوع مهم‌تري براي سياست‌گذاران است. از اين رو، مطالعه حاضر به بررسي رابطه غيرخطي آموزش با بهره‌وري كل عوامل طي دوره 1397 - 1365 پرداخته است. براي آموزش نيز از شاخص متوسط سال‌هاي تحصيل استفاده شده است. به اين منظور و براي تعيين حد آستانه‌اي تاثير تحصيلات بر بهره‌وري كل عوامل از الگوي رگرسيون انتقال ملايم (STR) استفاده شده است. نتايج حاصل از اجراي الگوي STR ضمن تاييد فرضيه اثرگذاري غيرخطي تحصيلات بر بهره‌وري كل عوامل،  نشان داد كه شاخص كميت تحصيلات در يك ساختار دو رژيمي با حد آستانه 81.86 (معادل متوسط سال‌هاي تحصيل 7.82 سال) بر بهره‌وري كل عوامل اثر معناداري دارد. با توجه به اينكه اقتصاد ايران از سال 1390 از حد آستانه‌اي عبور كرده است و افزايش كميت تحصيلات تاثير منفي بر بهره‌وري دارد، از اين رو، اولويت دادن به ارتقاي سطح كيفي آموزش اولويت بيشتري نسبت به گذشته دارد.