عنوان مقاله :
معناشناسي منطقي گفتار و گذار به جهان اينترسابجكتيو در پديدارشناسي هوسرل
پديد آورندگان :
فرجي ، عليرضا دانشگاه پيام نور مركز تهران
كليدواژه :
هوسرل , سوژه , گفتار , منطق , پديدارشناسي استعلايي , معناشناسي منطقي
چكيده فارسي :
هوسرل در روش پديدارشناسي دريچهاي نوين را به بحث تجربه ميگشايد كه به واسطه تعريف نوين شناخت و در راستاي پيشگيري از خطاي فلاسفه پيشين به ويژه تجربهباوران كلاسيك صورت گرفته است؛ به نحوي كه شناخت، ديگر مبتني بر تجارب بيواسطه از جهان نيست، بلكه بر پايه تجارب التفاتي كه بر شهود بيواسطه ابژهها تكيه دارد، صورت ميپذيرد. پيامد اين برداشت، دستيابي به تجربه زنده است. بنابراين، براي هوسرل، شناخت جهان پيرامون مبتني بر زيستههايي است كه بر حيث التفاتي آگاهي استوارند. سخن گفتن از اين جهان التفاتي در انديشه هوسرل به واسطه معاني ايدئال صورت ميگيرد و اين دسته از معاني حول محور يك خوداستعلايي قرار دارند كه مركز كنشها و حالات التفاتي است. بنابراين، تحليل كنش گفتاري اين «خود» به شكل معناشناختي و بر پايه منطق استعلايي صورت ميپذيرد و از نگرش نحوي جداست. هوسرل اين تغيير جديد را در راستاي تحويل بردن سوژه استعلايي به جهان اينترسابجكتيو صورت ميدهد. در اين پژوهش، هدف ما اين است كه چگونگي تاثير معناشناسي منطقي بر گفتار و گذار به جهان اينترسابجكتيو را مورد تحليل قرا دهيم.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه