عنوان مقاله :
تبيين اَشكال هيچانگاري و شرط رهايي از آن در انديشه نيچه-دلوز
پديد آورندگان :
معظمي گودرزي ، داود دانشگاه علامه طباطبائي , حيدري ، احمدعلي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
دلوز , نيچه , هيچانگاري , انهدام بيكنشانه , ويرانگري كنشگرانه , بلا تار , بكت
چكيده فارسي :
ما و جهانمان در آخرين مرحله هيچانگاري گير افتادهايم و امرِ قابل توجه، تداوم اين وضعيت است چنانكه مشخص نيست اين وضعيت تا كي ادامه خواهد داشت. مساله مقاله حاضر درك هيچانگاري است بهمنظور فراهم آوردن امكان انديشيدن به شرايط رهايي و خلاصي از آن. در اين مقاله متمركز خواهيم بود بر تفسير دلوز از نيچه درخصوص مفهوم هيچانگاري. به اين منظور بايد مسير اصلي استدلال دلوز درخصوص سنخهاي مختلف هيچانگاري را درك كنيم كه سه شكل است: نهگو، واكنشگرانه و بيكنشانه. درك اين سه شكل، بهويژه واپسين شكل آن؛ يعني وضعيتي كه در آن زندگي ميكنيم. پس از آن تلاش خواهد شد كه ابعاد عاطفي اين مفهوم با رجوع به سينماي بلا تار به خواننده انتقال داده شود. به اين منظور كه ضرورت رهايي از هيچانگاري موجود در وضعيت به شكل عاطفي احساس شود. در اين نقطه از استدلال شرايط فراهم ميشود براي انديشيدن به گام بعد و اين امر با درك تمايز واپسن مرحله هيچانگاري و شرايط رهايي از آن ممكن خواهد شد. به منظور درك تمايز اين دو وضعيت و در نهايت درك شرط رهايي از هيچانگاري، تمايز ميان دو مفهوم انهدام بيكنشانه و ويرانگري كنشگرانه مورد توجه قرار ميگيرد. براي درك تمايز اين دو مفهوم نيچهايدلوزي نيز از تمايز دو مفهوم خسته و فرسوده كه دلوز در شرح بكت مطرح ميكند، بهره خواهيم برد. از اينرو، مسير مقاله به اين صورت خواهد بود: تحليل اَشكال هيچانگاري: 1 نهگو، 2 واكنشگرانه، 3 بيكنشانه و 4 شرط رهايي از هيچانگاري.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه