شناسايي اجزاي مدل كسب‌وكار پلتفرم‏‌هاي گوشه‌‏اي (مورد مطالعه: پلتفرم ماهيگيري ورزشي ايران)

«ماهيگيري ورزشي»، تفريحي پرسود است كه ايران به‌لحاظ اقليمي براي انجام آن، كشوري مستعد محسوب مي‌شود؛ اما پراكندگي و بي انسجامي جامعه ماهيگيري ورزشي كشور، از يك سو، به  جدا افتادن كنشگران اين حوزه از همتايان خود در بسياري از نقاط جهان منجر شده و از سوي ديگر، به بهره‌برداري‌هاي غيرمسئولانه‌اي انجاميده كه بوم‌سازگان‌هاي آبي كشور را با خطر مواجه كرده است. با راه‌اندازي يك «پلتفرم»، مي‌توان همه ذي‌نفعان ماهيگيري ورزشي ايران را گرد هم آورد و ضمن فراهم‌آوري اطلاعات لازم براي مديريت بهينه اين حوزه، ارتقاي دانش و مهارت ماهيگيران، حفظ منابع طبيعي و رونق كسب‌وكارهاي مرتبط را سبب شد. بر همين‌ اساس، هدف اين پژوهش، شناسايي اجزاي مدل كسب‌وكار «پلتفرم ماهيگيري ورزشي ايران» بوده است. اين پژوهش به روش «دلفي» انجام شده است. ايده اوليه درباره مصاديق اجزاي نه‌گانه بوم كسب وكار اوستروالدر، با بررسي چهار پلتفرم ماهيگيري ورزشي بين المللي كسب شد. سپس، نظر و توافق خبرگان كه به روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شده بودند، در سه دور دلفي با استفاده از ابزار پرسش‌نامه جمع آوري شد. از مجموع 105 گويه، 18 گويه در دور دوم دلفي و 15 گويه در دور سوم به حد نصاب لازم نرسيد و حذف شد. 72 گويه باقي ماند كه بر اساس آن، بوم مدل كسب‌وكار پلتفرم، با 11 «بخش مشتري»، 29 «ارزش پيشنهادي»، 3 «كانال»، 11 «جريان درآمدي»، 3 شيوه «ارتباط با مشتري»، 2 «منبع كليدي»، 2 «فعاليت كليدي»، 3 «مشاركت كليدي» و 4 بخش براي «ساختار هزينه» ارائه شد. بيشترين توافق خبرگان با درآمدزايي پلتفرم از راه «تبليغات» و كمترين توافق براي حضور «نهادهاي قانوني و ناظر» در پلتفرم و بهره‌مندي از مزاياي آن را مي‌توان يافته مهم اين پژوهش دانست كه با توجه به نقش مهم «اعتماد مشتريان» به پلتفرم، مي‌تواند موفقيت و شكست يك پلتفرم را به همراه داشته باشد. اين يافته به اكثر كسب‌وكارهاي پلتفرمي در ايران، به‌ويژه بازارگاه ها تعميم پذير است.