فرا تحليل چهار دهه موانع و چالش‌هاي ارتقاء زنان در مديريت كشور

زنان تقريباً نيمي از افراد هر جامعه و منابع انساني سازمان‌ها را تشكيل مي‌دهند، اما در تقسيم طبيعي نيروي انساني سازمان‌ها، زنان آگاهانه يا نا آگاهانه به حاشيه رانده مي‌شوند و رشد و ترقي آنها براي ساير افراد بي‌اهميت تلقي مي‌شود و حتي گاهي دستيابي آنها به درجه‌هاي بالاتر، عجيب و دور از تصور انگاشته مي‌شود، زيرا تصور غالب اين است كه آنها بايد در حاشيه باشند و در رأس قرار نگيرند. از اين ‌رو، پژوهش حاضر با هدف فرا تحليل چهار دهه موانع و چالش هاي ارتقاء زنان در مديريت كشور انجام شد. روش انجام پژوهش به‌صورت طرح تركيبي از نوع كثرت گرايي در داده‌ها بوده است. جامعه‌ي آماري شامل كليه‌ي مطالعات انجام شده در خصوص چالش هاي مديريت بانوان در 4 دهه پس از انقلاب اسلامي سال 1357 در حوزه‌ي ورزش و غيرورزشي بوده است. جهت استخراج عناصر و گروه‌بندي آن ها از روش تحليل تم استفاده گرديد. نتايج نشان داد كه زنان تا نيل به سهم مطلوب، راه زيادي در پيش دارند و در طول 4 دهه نگاه جنسيتي همواره سد راه مديريت زنان بوده است، اما چالشي كه در دو دهه اول به چشم نخورده و اكنون بيشتر نمود پيدا كرده كمبود اعتماد به نفس در بانوان به علت تجربه‌ي كمتر در مقايسه با مردان و مقاومت مردان در خصوص مديريت زنان است.