ارائه الگوي گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي از طريق رسانه‌هاي اجتماعي در عرصه ارتباطات بين‌الملل

ايران پس از انقلاب اسلامي همواره تحت تحريم و فشارهاي گسترده در عرصه روابط بين‌الملل و به‌ويژه از منظر اقتصادي بوده است. گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي در حوزه روابط بين‌الملل با بهره‌گيري از توانمندي رسانه‌هاي اجتماعي مي‌تواند راه‌گشا باشد. در مطالعه حاضر كوشش شده است تا الگوي راهبردي گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي مبتني بر رسانه‌هاي اجتماعي در عرصه ارتباطات بين‌الملل ارائه شود. همچنين اين پژوهش از نظر هدف يك پژوهش كاربرديتوسعه‌اي و از منظر شيوه گردآوري داده‌ها يك پژوهش توصيفي با روش پيمايش مقطعي است. جامعه آماري بخش كيفي شامل اساتيد دانشگاهي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه با روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب و با 17 نفر اشباع نظري حاصل شد. در بخش كمّي نيز از ديدگاه 130 نفر از كارشناسان استفاده شد. براي گردآوري داده‌ها از مصاحبه نيمه‌ساختاريافته و پرسشنامه استفاده گرديد. مقوله‌هاي زيربنايي الگوي گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي در عرصه ارتباطات بين‌الملل با روش تحليل مضمون و با نرم‌افزار MaxQDA 20 شناسايي شد. در بخش كمّي جهت اعتبارسنجي الگو از روش حداقل مربعات جزئي و نرم‌افزار Smart PLS استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد عوامل زيرساختي بر عوامل ماهيتي و حقوقي گفتمان‌سازي اقتصاد مقاومتي در عرصه بين‌المللي تاثير مي‌گذارند. اين عوامل نيز بر عوامل رواني و امنيتي تاثير گذاشته و در ادامه عوامل محتوايي در رسانه‌هاي اجتماعي را تحت تأثير قرار مي‌دهند. با استفاده از محتواي توليد شده در رسانه‌هاي اجتماعي مي‌توان عوامل اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي را در عرصه بين‌المللي تحت تأثير قرار داد.