هم سنجي خوانش هاي شاعران معاصر مصر از اسطوره ايزيس و اوزيريس (با تكيه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطي حجازي)

از جمله اسطوره هاي مهمي كه تقريباً در بستر شعر تمامي شاعران معاصر عرب حضور چشمگيري دارد و اين فرصت را به شاعران داده است تا براي پرهيز از گزارشگري و خطابه گرايي در انتقال مفهوم و در راستاي اصالت بخشي و نمادين ساختن متن ادبي به الهام گيري از آن روي آورند، اسطوره مصرى «ايزيس و اوزيريس» است. اين اسطوره عموماً بر حاصلخيزي خيزش و زندگي دوباره دلالت دارد. در پرتو حضور چشمگير اين دو چهره اسطوره اي در شعر معاصر مصر و نقش محوري آنها در القاي مفاهيم، پژوهش حاضر ميكوشد با رويكرد كيفي و روش توصيفي - تحليلي، چگونگي حضور و شيوه هاي فراخواني و به كارگيري آن دو شخصيت را از سوي سه شاعر برجسته و معاصر مصر، يعني «أمل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطي حجازي مورد بررسي و هم سنجي قرار دهد. آنها كوشيده اند از رهگذر اين اسطوره بين زمان گذشته و حال و تجربه شخصي و جمعي، پيوند و يگانگي ايجاد كنند و رمزگونه از شرايط زمانه سخن گويند و هنرمندانه مفاهيم ذهني مورد نظر خود را به مخاطب انتقال دهند؛ از اين روي چنين استنباط ميشود كه شاعران يادشده به رغم تفاوت در گرايش هاي شعري تلاش كردند ضمن ايجاد همسويي بين شخصيت اصلي اسطوره و واقعيت هاي سياسي – اجتماعي كشورهاي عربي شكوه و حاصلخيزي گذشته را به وطن برگردانند و شرايط نابسامان كنوني آن را به چالش بكشند. نكته ديگر اينكه از ميان شاعران مورد مطالعه أمل دنقل نشانه بيشتري از ميراث اسطوره اي را در دل شعر خود جاي داده است و صراحت بيشتري به اصل آن دارد.