عنوان مقاله :
تبيين نظريه اشارات نسبي در رمان سرزمين خوشحالي اثر رابرت الن جيميسون
پديد آورندگان :
مرندي ، محمد دانشگاه تهران - دانشكده زبانها و ادبيات خارجي , فتحعلي ، پريسا دانشگاه تهران - دانشكده زبانها و ادبيات خارجي
كليدواژه :
ادبيات اسكاتلند , فليكس گتاري , شكل گيري روايت , فقدان , كثرت , رهايي
چكيده فارسي :
جريان ادبيات معاصر كمابيش از وصف اضطراب و تشويش در زندگي امروزي به سوي شناخت دوباره و رويارويي با آن در حركت است. نوشتار حاضر نشان ميدهد كه جيميسون در كولاژ داستاني سرزمين خوشحالي چنين هدفي را منظور كرده؛ لذا اختلاط سبكي و بينظمي روايي رمان وي صرفاً انعكاسي آشنا از ناآراميهاي فردي، اجتماعي، تاريخي و سياسي نيست، بلكه همزمان ترسيم الگويي براي زيستن عليرغم «فقدان» حاصل از اين كشمكشها است. روايت رمان كه با تنيدن مسائل دنيوي و معنوي و همچنين شخصي و همگاني در قالبهاي نوشتاري متعدد شكل گرفته، سرانجام با دعوت ديگران به كنكاش خلاقانه در هزارتوي داستانها معنا پيدا ميكند. اينكه در سرزمين خوشحالي مشخصههاي ادبي همراه با درگيريهاي فردي و اجتماعي مطرح ميگردد، اما پيش از ترسيم مضمون واگذار ميشوند، نظريه «اشارات نسبي» فليكس گتاري را القا ميكند. بنابراين، تحليل روايات رمان نشان ميدهد جيميسون مواجهه با «فقدان» را در «كثرت» قصههاي ناتمام و همچنين تجلي «رهايي» را در نگاشتن، تشريح و جمعآوري آنها ممكن ميپندارد.
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان