بررسي اثر تورم بر ماليات بر درآمد شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

در اين پژوهش به بررسي رابطه بين ماليات بر درآمد شركت‌ها و تورم، در شرايطي كه سود حسابداري بهاي تاريخي، مبناي محاسبه ماليات بر درآمد شركت‌ها است، مي‌پردازيم. از آنجا كه كسور مالياتي، مبتني بر بهاي تاريخي است و بابت تورم تعديل نمي شود، بنابراين، در دوره‌هاي تورمي، استهلاك و بهاي تمام شده موجودي كالاي فروش رفته كمتر از واقع و سود بيشتر از واقع خواهد بود و درنتيجه مقدار ماليات هم تحريف خواهد شد. اما درآمدهاي مشمول ماليات معمولا به نرخ تورم افزايش مي يابند، به اين ترتيب، انتظار مي رود در شرايط تورمي ماليات وضع شده بر شركت ها بيش از ماليات واقعي (ماليات در صورت نبود تورم) باشد. از سوي ديگر، كل هزينه بهره اسمي، قابل كسر از درآمد مي باشد، در حالي كه در دوران تورمي، بخشي از هزينه بهره بابت جبران كاهش ارزش واقعي بدهي است. در نتيجه وجود هزينه بهره مي تواند باعث كاهش سود و كاهش ماليات واقعي‌گردد. در پژوهش حاضر، به منظور بررسي ميزان تاثير تورم بر ماليات بر درآمد شركتها، در نتيجه استفاده از حسابداري بهاي تاريخي، اطلاعات 354 شركت در سالهاي 1394-1384 با استفاده از روش رگرسيون حداقل مربعات معمولي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد عدم تعديل كسور مالياتي بابت تورم، ماليات شركت هاي داراي موجودي كالا و دارايي ثابت زياد را افزايش داده، اما بخشي از اين افزايش توسط قابليت كسر هزينه بهره، جبران مي شود.