عنوان مقاله :
رستم ستيزي و سهراب پروري؛ كنشي در جهت برجسته سازي گفتمان دهۀ هفتاد
پديد آورندگان :
نيكخواه فاردقي ، اعظم دانشگاه فردوسي مشهد , بامشكي ، سميرا دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
رستم و سهراب , برجستهسازي , بهحاشيهراني , تضعيف , گشتار
چكيده فارسي :
ادبيات در كنار رسالتهاي مختلفي كه دارد، عهدهدار رسالت اجتماعي نيز هست. آفرينندگان آثار ادبي در آفرينشهاي خود كم و بيش به بافت سياسي-اجتماعي روزگارشان نظر دارند و از آن تأثير ميگيرند. آنها گاه نسبت به اين روي دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و اين موضع را به اشكال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمايي ميكنند. فراخواني شخصيتهاي حماسي/ اسطورهاي به رمان يكي از اين عناصر است كه نويسندگان را به خوبي در اين مسير ياري ميرساند. عدهاي از رماننويسان اين شخصيتها را به اثر خود فراميخوانند تا ضمن بازنمايي گفتمانهاي فرامتن، به فراخور موضع موافق يا مخالف خود، برخي گفتمانهاي مسلط بافت سياسي-اجتماعي را تقويت يا تضعيف كنند. در پژوهش حاضر در پي پاسخ به اين پرسش هستيم كه نويسندۀ سهرابكشان چرا و چگونه شخصيتهاي حماسي را به اثرش فراميخواند؟ يافتههاي پژوهش حاضر كه با استفاده از روش تحليل محتوا به دست آمده است، نشان ميدهد نويسندۀ سهرابكشان شخصيتهاي حماسي را به رمان خود ميآورد تا ضمن تضعيف و به حاشيه بردن گفتمان رقيب، برخي گفتمانهاي مسلط در روزگار توليد اثرش را تقويت و برجسته كند؛ بهعبارت بهتر، او كه خود يكي از كنشگران بافت سياسي-اجتماعي و از موافقان گفتمان مسلط نيز هست، با فراخواندن شخصيتهايي چون سهراب و رستم به رمان و گشتار كنش آن دو، ابتدا برخي مباني فكري گفتمانهاي روزگار خود؛ ازجمله نوع رويكرد اين گفتمانها نسبت به زنان و جوانان را بازنمايي ميكند، سپس مباني فكري گفتمان مدنظر خود، يعني اصلاحات را به گونهاي برجسته ميسازد كه از اين طريق بتواند گفتمان رقيب را به حاشيه برد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي