عنوان مقاله :
پژوهشي در سبكشناسي قصيده اي نويافته در قرن دهم هجري از شيخ علي دانيالي با رويكردي به قصايد عرفي شيرازي
پديد آورندگان :
طاهري پارسا ، حميدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه زبان و ادبيات فارسي , پروين گنابادي ، بهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه زبان و ادبيات فارسي , قرقي ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
دانيالي , نسخه خطي جواهر الادراج و زواهر الابراج , قصيده , سبك شناسي , عرفي شيرازي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: سبك شناسي بعنوان دانشي كه به بررسي قلمروهاي مختلفي از يك اثر و پديدآورندۀ آن ميپردازد با تكيه بر امور عيني و واقعي موجود در متن اهميت ويژه اي دارد. اين دانش هنگامي ارزشهاي خود را نشان ميدهد كه اثر موردمطالعه ازلحاظ تازگي حضور و يا قدمت تأليف نيز مورد توجه قرار گيرد و چون بسياري از آثار تأليف شده در عصر صفوي تاكنون فقط بعنوان نسخه خطّي شناخته شده و جايگاهي فراتر از «فهرستگانها» نيافته اند، با معرّفي و تصحيح و بيان ويژگيهاي سبكي در لايه هاي مختلف آن، دربرگيرندۀ شاخصه هاي فرهنگي مهمّي ميشوند كه راهگشاي پژوهشهاي بين متني و ديگر دانشهاي ادبي است. علاوه براين گاه جلوه هايي از نظرگاههايي تاريخي و اجتماعي را نيز آشكار ميگرداند. شيخ علاء بن علي دانيالي شاعري ناشناخته از ميان انبوه شاعران عصر صفوي است كه نه تنها وي كه آثارش نيز ناشناخته باقي مانده اند. در اين پژوهش ضمن معرفي نسخه خطّي كتاب «جواهر الادراج و زواهر الابراج»، قصيده اي را كه در پايان اين نسخه سروده شده است، از نظرگاههاي مختلف سبك شناسي مورد بررسي قرار داده ايم تا خوانندگان ضمن شناخت شاعر، تطوّر قصيدۀ قرن دهم را با ادوار متأخر مقايسه كنند. روش مطالعه: قصيدۀ سرودۀ شاعر در اين پژوهش، در حوزه هاي مختلف سبك شناسي (زباني، ادبي و فكري) بررسي شده است. اين قصيده كه در 137 بيت سروده شده از ديدگاه سبك شناسي ساختگرا موشكافانه مورد بررسي قرار گرفته است. يافته ها: در بررسيهاي آوايي مشخص ميشود كه وزن قصيده دچار تغييري نشده و طبق پربسامدترين اوزان قديم قصيده سروده شده است. موسيقي شعر حالتي طبيعي دارد و واژگان بيش از آنكه توجه مخاطب را به امور عرفاني معطوف كند، به طبيعتگرايي سوق ميدهد. اصطلاحات عرفاني صرفاً بُعد نظري دارند و شاعر براساس اطلاعات و اندوخته هاي خويش از آنها بهره برده است. ازآنجاكه دورۀ شاعر دورۀ تسلط دين و شريعتمداري است، مديحه ها دربارۀ پيامبر (ص) و علي (ع) است؛ تنها با اين تفاوت كه در اين قصيده ممدوح حضور ندارد و به اصطلاح در قيد حيات نيست؛ پس شريطه آن چنانكه در قصايد ادوار پيشين بكار ميرفته، در اين قصيده يافت نميشود. نتيجه گيري: بسامد كلمات محسوس و عيني نشان ميدهد كه شاعر عليرغم بكار بردن اصطلاحات عرفاني، شاعري برونگراست. بسامد بالاي واژگان مربوط به طبيعت نشان از علاقۀ شاعر به طبيعت و عناصر آن دارد، كاربرد فعل است در رديف نشان از ايستايي شعر و بسامد بالاي افعال اسنادي، نشان از اخباري بودن جملات و افعال امري نشانگر توجه شاعر به مقولۀ وعظ و اندرز دارد. او شاعري مخالف با سياستمداران است و روش آنان را در اين قصيده به نقد و داوري ميكشد.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي