عنوان مقاله :
منشأ گفتمان تصوّف سياسي در ايران و تحليل آن براساس نظريۀ گفتمان لاكلائو و موفه
پديد آورندگان :
حيدري ، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , منشي زاده ، مجتبي دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبانشناسي , فرازنده پور ، فائزه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
تصوّف سياسي , نظريۀ گفتمان , ماني , مزدك , عرفان اسلامي
چكيده فارسي :
مانويان و مزدكيان بر انديشههاي پس از خود تأثير گذاشتند. يكي از ويژگيهاي برخي نحلههاي عارفانه و صوفيانه، اعتراض به ستم حكّام جبّار و وضعيت ناعادلانه در جامعه بوده است. در اين پژوهش، با مطالعۀ ادبيات زرتشتي و مانوي و متون عصر اسلامي، منشأ ظلمستيزيِ برخي گفتمانهاي عارفانه و صوفيانه مشخص شده و از منظر انتقادي مورد تحليل قرار گرفته است. مبناي اين تحليل نظريۀ گفتمان لاكلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دورۀ اسلامي (مخصوصاً در عصر عباسي) اين بود كه عقايد مانويان و مزدكيان منشأ فكريِ جريانهاي مخالف دستگاه خلافت بغداد است. اين نهاد قدرت، در فرايند طرد و بهحاشيهرانيِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله يا طريقت مغضوب در نزد زرتشتيان (مانويان و مزدكيان) منسوب ميكرد. بهنظر ميرسد كه احتمالاً در منابع مكتوب، شيوۀ برخورد با عرفا و صوفيانِ مخالف قدرت حاكم و مجازات آنان بهصورت عامدانه بسيار به شيوۀ كشتار مانويان و مزدكيان در عصر ساساني نقل و تصويرگري ميشد. در اين پژوهش روشن ميشود كه دالّ مركزيِ جريانهاي مخالف حكومتهاي ساساني و عباسي، در روايتهاي حكومتي، «فساد اخلاقي» و «اباحيگري» است، در حاليكه اين گفتمانهاي مخالف حكومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهي» در جامعه برجسته كرده بودند.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني