عنوان مقاله :
نمود مشخصههاي زنانهنويسي در رمان «الأسود يليق بك» احلام مستغانمي بر پايه سبكشناسي فمينيستي سارا ميلز
پديد آورندگان :
روان شاد ، فاطمه دانشگاه دامغان , افضلي ، فرشته دانشگاه دامغان - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
زنانهنويسي , سبكشناسي فمينيستي , سارا ميلز , احلام مستغانمي , رمان «الأسود يليق بك»
چكيده فارسي :
اصطلاح نوشتار زنانه بيان مي دارد كه نوشته هاي زنان داراي گفتماني ويژه خود، نسبت به مردان است. زبان شناسان، تفاوت سبك نوشتار زنان و مردان را تأييد كرده و براي هريك مؤلفه هايي ارائه دادهاند. منتقدان فمينيست پرسشي مطرح ميكنند كه آيا زبان زنانه وجود دارد يا نه؟ در اين راستا كتاب سبكشناسي فمينيستي سارا ميلز، براي تحليل دادهها مدلي ارائه ميدهد كه سه سطح واژگان، نحو و گفتمان در آن مورد كنكاش قرار ميگيرد و با اشاره به آثار زبانشناسان و پژوهشگران حوزه جامعهشناسي زبان و نيز ديدگاههاي فمينيستها، بر تحليل زباني آثار زنان تأكيد كرده و روش تحليل آثار داستاني زنان را مطرح ميكند. اين پژوهش به روش تحليلي توصيفي و در چارچوب نظريه سبك شناسي فمينيستي ميلز به بررسي چگونگي نمود مشخصههاي زنانهنويسي در رمان «الأسود يليق بك» نوشته احلام مستغانمي نويسنده الجزايري مي پردازد. با توجه به اينكه ميلز بر اين باور است كه نويسندگان زن در ساختار و درونمايه آثار خود در زمينه عواطف و ويژگيهاي زنانه، گزينههاي متفاوت زباني به كار ميبرند كه در تحليل زباني بايد در اين سه سطح تحليل انجام گيرد، بر آن هستيم كه اين مشخصهها را در رمان برگزيده بررسي كنيم و مشخص كنيم كه اين مؤلفهها به چه ميزان وجود دارد و يا از الگوي موردنظر پيروي شده است يا نه. به همين روي مواردي را كه بر پايه اين چارچوب، نشانگر زنانهنويسي سبك نويسنده رمان است، مشخص كرده و به صورت جمله به جمله مورد كنكاش قرار مي دهيم. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه مؤلفه هاي نوشتار زنانه احلام مستغانمي در اين اثر با بهرهگيري از اين موارد نمايان است: در لايه واژگاني: كاربرد واژه هاي حوزه زنان، از بسامد اندكي برخوردار است؛ تكيه كلام زنانه، نفرين و واژه هاي عاطفي ملايم به چشم نميخورد، ولي واژههاي تابو وجود دارد؛ كاربرد رنگ واژه ها به تكرار طيف رنگ هاي مشخصي چون سياه، سفيد، قرمز و... محدود است و در اين ميان، بيشترين بسامد، صفت «الأسود» (سياه/مشكي) است. در لايه نحوي: شرح رويدادها به صورت جزء به جزء آمده و از بسامد بالايي برخوردار است؛ بيشتر جملهها، كوتاه و پشت سرهم و با بسامد بسيار بالا است؛ جملههاي پرسشي به شكل حديث به شكل فراوان كاربرد دارد؛ نشانه سجاوندي سه نقطه (... (پربسامدترين نشانه را به خود اختصاص داده و خط تيره (نشانه معترضه) از بسامد بسيار پاييني برخوردار است. و در لايه گفتمان: سوم شخص و راوي از حديث نفس و تكگويي دروني بهره برده؛ محور، كنش و ديالوگ اصلي رمان، زن است و انديشههاي فمينيستي دغدغههاي نويسنده رمان است.