عنوان مقاله :
ارتباط اختلالات صداي گفتاري و مهارتهاي نوروسايكولوژي با ميانجيگري سبكهاي فرزندپروري و افسردگي: مهارتهاي زبان و توجه
پديد آورندگان :
زارعي شمس آبادي ، ناصر دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده روانشناسي و علومتربيتي - گروه روانشناسي كودكان استثنايي , شهريار احمدي ، منصوره دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده روانشناسي و علومتربيتي - گروه روانشناسي كودكان استثنايي , قسيسين ، ليلا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده توانبخشي - گروه گفتاردرماني , عابدي ، احمد دانشگاه اصفهان - دانشكده روانشناسي و علومتربيتي - گروه روانشناسي كودكان استثنايي
كليدواژه :
اختلالات صداي گفتاري , نوروسايكولوژي , سبك فرزندپروري , زبان , عملكرد توجه
چكيده فارسي :
زمينه و هدف اختلالات صداي گفتاري نوعي اختلال ارتباطي است كه باعث اختلال در فراگيري طبيعي صداهاي گفتاري ميشود. كودكان دچار اين اختلال، در بيان صداهاي گفتاري خود خطاهايي دارند كه موجب ميشود فهم گفتارشان براي مخاطب دشوار شود. بررسي عوامل و متغيرهايي كه با اين اختلال در ارتباط هستند، هدف برخي از مطالعات است. اين پژوهش ارتباط متغيرهايي شامل مهارتهاي نوروسايكولوژي (مهارتهاي زبان و توجه)، سبكهاي فرزندپروري (مستبدانه، مقتدرانه و آسانگيرانه) و افسردگي مادر با اختلال صداي گفتاري در يك مدل واحد بررسي شدهاست.مواد و روشها در اين پژوهش توصيفيتحليلي از روش همبستگي از انواع معادلات ساختاري استفاده شدهاست. بدينترتيب، ۱۱۷ كودك ۴ تا 6 سال دچار اختلالات صداي گفتاري بهصورت هدفمند از مراجعين كلينيكهاي گفتاردرماني و همچنين غربالگري مهدكودكها با استفاده از آزمون احمدي و همكاران انتخاب شدند. درباره هر آزمودني مقياس نوروسايكولوژي كانرز، مقياس سبكهاي فرزندپروري بامريند و مقياس افسردگي بك اجرا شد. اين مقياسها توسط مادر تكميل شد. در پايان، دادههاي حاصل با روش همبستگي، رگرسيون، تحليل مسير و معادلات ساختاري تجزيهوتحليل شد. يافته ها نتايج تجزيه وتحليل آماري به روش همبستگي و بهره گيري از روش معادلات ساختاري با كمك نرم افزار آموس نشان داد رابطه و اثر زبان بر اختلالات صداي گفتاري به صورت مستقيم معنادار است (P=0.019 0.05) و رابطه زبان با اختلالات صداي گفتاري با ميانجي گري سبك هاي فرزندپروري) مستبدانه 665 /P=۰ ، مقتدرانه P=0.306، آسان گيرانه 164/P=0) و همچنين با ميانجي گري افسردگي مادر(P=0.546 0.05) معنادار نيست. از طرف ديگر، رابطه و اثر مهارت توجه بر اختلالات صداي گفتاري به صورت مستقيم ( ۰۵ /۰ 361 /P=۰) معنادار نيست و رابطه مهارت توجه با اختلالات صداي گفتاري با ميانج يگري سبك هاي فرزندپروري ( مستبدانه 686 /P=۰ ، مقتدرانه 315/P=۰، آسان گيرانه 8۴۹ /)P=۰ )و همچنين با ميانجي گري افسردگي مادر ( ۰۵ /۰ 393/ P=۰ ) نيز معنادار نيست. ولي در مدل توجه، سبك فرزندپروري آسان گيرانه به صورت مستقيم رابطه و اثر معناداري بر اختلالات صداي گفتاري دارد ) ۰۵ /۰ 026 /P=۰. نتيجه گيري نتايج نشان داد مهارت زبان اثر و رابط ه مستقيمي با اختلالات صداي گفتاري دارد. بدين صورت كه هرچه مشكلات زبان بيشتر باشد، تعداد صدا (واج) خطا در اختلالات صداي گفتاري بيشتر است. رابطه مستقيم توجه به اختلالات صداي گفتاري و همچنين رابطه زبان و توجه با اختلالات صداي گفتاري با ميانجي گري سبك هاي فرزندپروري و افسردگي مادر قابل توجه نيست. ا زطرف ديگر، در مدل توجه، سبك فرزندپروري آسان گيرانه رابطه معكوسي با اختلالات صداي گفتاري دارد و هرچه اين سبك بيشتر استفاده شود، تعداد صدا (واج) خطا در اختلالات صداي گفتاري كمتر است.
عنوان نشريه :
طب توانبخشي
عنوان نشريه :
طب توانبخشي