جبران اثرات نبود همساني فاز گرمايي در توليد هماهنگ دوم توان بالا با استفاده از چرپ‌شدگي بلور غيرخطي قطبيده دوره‌اي

اثرات حرارتي تاثيرات نامطلوبي در فرآيند توليد هماهنگ دوم به ويژه در توان ‌هاي بالاي ليزر دمش مي‌ گذارد. توليد توزيع دمايي نايكنواخت در بلور از راه جذب پرتوهاي دمش و هماهنگ دوم منجر به افت شديد بازده تبديل هماهنگ دوم مي ‌شود. اين جذب به عنوان چشمه گرما در بلور عمل كرده و از باقي ماندن بلور در دماي همساني فاز جلوگيري مي‌كند، در نتيجه پديده‌ اي به نام نبود همساني فاز گرمايي در بلور ايجاد مي ‌شود. در اين مقاله ابتدا يك مدل نظري براي شبيه‌ سازي اثرات حرارتي در توليد هماهنگ دوم شناسانده شده است. سپس با در نظر گرفتن يك بلور قطبيده دوره‌ اي به عنوان بلور غيرخطي و افزودن چرپ‌ شدگي به دوره تناوب آن، راهكاري براي جبران نبود همساني فاز گرمايي بيان شده است. نتايج شبيه‌ سازي نشان مي‌ دهد كه چرپ شدگي يك بلور قطبي دوره‌ اي سبب جبران اثرات گرمايي در بلور غيرخطي شده و تا حد زيادي افت بازده هماهنگ دوم را جبران مي‌ كند.  به عنوان مثال، در توان دمش 20 وات اثرات حرارتي موجب كاهش بازده تبديل هماهنگ دوم از 74 درصد به 18 درصد شده و با به كار بردن بلور قطبيده دوره ‌اي چرپ ‌شده بازده به 50 درصد رسيده است.