عنوان مقاله :
بررسي تاثير رژيمهاي متفاوت تنش خشكي بر توانايي تنظيم اسمزي دانه گرده و محتواي كلروفيل و پرولين در ژنوتيپهاي گندم
پديد آورندگان :
كريمي دستگردي ، زهرا دانشگاه شهركرد. شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه بيوتكنولوژي و اصلاح نباتات , محمدي ، شهرام دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه بيوتكنولوژي و اصلاح نباتات , هوشمند ، سعداله دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه بيوتكنولوژي و اصلاح نباتات , ربيعي ، محمد دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي - گروه بيوتكنولوژي و اصلاح نباتات
كليدواژه :
پرولين و كلروفيل , تنش خشكي , تنظيم اسمزي دانه گرده , گندم
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: خشـكي باعـث كـاهش پتانسيل آب خـاك شـده و در چنـين شـرايطي گيـاه بـه منظـــور حفـــظ جـــذب آب مـــيتوانـــد بـــه تنظــيم اســمزي اقــدام كنــد. تنظـــيم اســـمزي در بـــرگ پـــرچم و دانـــه گـــرده مي تواند به عنوان يك شاخص در برنامههاي بـهنـژادي گندم براي افزايش تحمل به خشكي مورد اسـتفاده قـرار گيرد. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﯽ و انتخاب متحملترين ژﻧﻮﺗﯿﭗهاي گندم از ﻃﺮﯾﻖ اﺛﺮ سطوح متفاوت آبياري و ﺗﻨﺶ ﺧﺸﮑﯽ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان رﻧﮕﯾﺰه ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰي ﮐﻠﺮوﻓﯿﻞ، اﺳﯿﺪ آﻣﯿﻨﻪ ﭘﺮوﻟﯿﻦ، تنظيم اسمزي دانه گرده و اﻧﺘﺨﺎب ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ژﻧﻮﺗﯿﭗﻫﺎ ﺑﺮاي ﮐﺎﺷﺖ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﮏ و ﻧﯿﻤﻪﺧﺸﮏ با عملكرد بالا ﺑﻮد. مواد و روشها: به منظور بررسي تاثير سه رژيم متفاوت تنش خشكي بر توانايي تنطيم اسمزي دانه گرده و محتواي كلروفيل و پرولين سه آزمايش جداگانه ( كشت درشرايط بدون تنش(آبياري نرمال)، كشت در شرايط تنش در مرحله ميوز (مراحل 40-49 زادوكس) و تنش تا 30% ظرفيت زراعي) در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تكرار و 5 ژنوتيپ در گلخانه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه شهركرد در سال 1399 انجام شد. ژنوتيپهاي مورد بررسي در اين آزمايش شامل الوند، ژنوتيپهاي در دست اصلاح اهدايي 81، اهدايي 82،، ژنوتيپهاي خارجي اكسلي و چاينزاسپرينگ بودند. يافتهها: نتايج تجزيه واريانس در شرايط بدون تنش و تنش نشان داد كه از لحاظ اكثر صفات، بين ژنوتيپها اختلاف معنيدار در سطح 5% و 1% وجود داشت. عكسالعمل ژنوتيپهاي گندم در سه آزمايش متفاوت بود، ولي تنش خشكي در همهي انواع تنشها موجب افزايش محتواي پرولين و كاهش محتواي كلروفيل شد. ژنوتيپ چاينزاسپرينگ در شرايط آبياري نرمال (به ترتيب با مقادير 29.66 و 72.00 ميليگرم بر گرم كلروفيل و پرولين) و در شرايط تنش در مرحله ميوز و تنش 30% ظرفيت زراعي (به ترتيب با 28.57 و 23.20 ميليگرم برگرم كلروفيل و 100.50 و 118.75 ميليگرم بر گرم پرولين) با ذخيره حجم بيشتر پرولين و كلروفيل و جلوگيري از تجزيه اين مواد متحملترين ژنوتيپ به خشكي شناخته شد. تنظـيم اسـمزي رابطـه مثبـت بـا عملكرد دانه داشته و عملكرد دانـه ژنوتيپ اهدايي 82 (1.05 گرم) با توانـايي تنظيم اسـمزي بالا در شـرايط خشـكي در مرحله ميوز بيشـتر از ژنوتيپهاي فاقـد توانايي تنظيم اسمزي است. در شرايط متفاوت آبي هرچه مساحت دانه گرده در حضور پلي اتيلن گلايكول 50% بيشتر و مساحت دانه گرده در حضور پلي اتيلن گلايكول 30% كمتر باشد، تنظيم اسمزي به طور معنيداري افزايش مييابد. نتيجهگيري: نتايج پژوهش نشان داد كه تنش خشكي در همه انواع تنشها موجب كاهش صفات مورد ارزيابي گرديد و ژنوتيپي به خشكي متحملتر است كه بيشترين محتواي پرولين و كلروفيل را در برگها ذخيره كند. به نظر ميرسد كه ژنوتيپهاي داراي توانــايي تنظــيم اســمزي در صفت تحمل بـه خشـكي مشـترك هستند. ژنوتيپ چاينزاسپرينگ با دارا بودن بيشترين محتواي پرولين و كلروفيل و توانايي تنظيم اسمزي بالا در شرايط آبياري نرمال متحملترين ژنوتيپ بود. اين ژنوتيپ در گروه اژنوتيپهاي فاقد توانـايي تنظـيم اسـمزي ميباشد و مناسب براي كشـت در شرايط خشك است كه با اسـتفاده از سـاير سازوكارهاي تحمل به خشـكي بـه شـرايط تـنش سازگاري داشـته و در صـورتي كـه بـراي توانـايي تنظيم اسمزي در شرايط تنش بهبود يابد، ميتواند سازگاري بيشـتري بـراي كشت در مناطق خشك پيدا كند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي توليد گياهي