شماره ركورد :
1310470
عنوان مقاله :
بررسي مفهوم «داد» در شش داستان شاهنامه با رويكرد شناختي
پديد آورندگان :
سراج ، اشرف دانشگاه الزهرا(س)
كليدواژه :
شاهنامه , داد , زبان‌شناسي شناختي , استعاره مفهومي
چكيده فارسي :
«داد» (عدالت) ازجمله مفاهيم انتزاعي است كه در دنياي خارج از ذهن صورت ملموسي ندارد و انديشمندان در طول تاريخ از ديدگاه‌هاي گوناگون به آن پرداخته اند. فردوسي به داد و دادورزي توجهي ويژه داشته و از آن به منزله يكي از صفات برجسته و ضروري پادشاهان ياد كرده است. از ديدگاه زبان‌شناسان شناختي، ذهن انسان با استفاده از سازوكار استعاره، مفاهيم انتزاعي (حوزه مقصد) را ازطريق مفاهيم عيني (حوزه مبدأ) درك مي كند. براي يك مفهوم انتزاعي ممكن است چندين حوزه مبدأ مختلف به كار گرفته شود. تجارب جسماني، محيط فيزيكي، محيط اجتماعي و فرهنگي و پيشينه شخصي و اجتماعي از عوامل دخيل در تنوع استعاره ها هستند. در اين پژوهش تلاش شده است تا ديدگاه فردوسي درباره داد با بررسي استعاره‌ هاي مفهومي به كاررفته در شش داستان شاهنامه معرفي و عوامل مؤثر در تنوع حوزه‌ هاي مبدأ با تحليل رابطه استعاره و انواع بافت شناسايي شود. مطابق نتايج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، كه به‌مثابه شيئي ارزشمند و ثروتي ناتمام است، در بين مردم و جهان مي‌ گستراند. دادورزي سبب آراستگي و روشنايي پادشاهي و كشور مي‌شود و نگهباني است كه قلمرو حكومت را ايمن نگه مي‌دارد و نيز به مثابه آبي است كه آباداني و تازگي جهان و شادي مردم به آن وابسته است.
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه خوارزمي
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه خوارزمي
لينک به اين مدرک :
بازگشت