شماره ركورد :
1310533
عنوان مقاله :
باستان گرايي؛ جدالِ ايدئولوژيكيِ روشنفكرانِ متجددِ عصر ناصري در بستر جامعه كيش محور
پديد آورندگان :
نوري ، نسيبه دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي , تقوي ، محمد علي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي , منشادي ، مرتضي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي , اسلامي ، روح الله دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه علوم سياسي
از صفحه :
243
تا صفحه :
283
كليدواژه :
باستان گرايي , تجددخواهي , كوئنتين اسكينر , روشنفكران , جامعه كيش محور , هرمنوتيك قصدگرا
چكيده فارسي :
هدف اين نوشتار خوانشِ تاريخيِ باستان‌گرايي در انديشه روشنفكرانِ عصر ناصري است. توجه به گزاره‌هايِ روشنفكران، بدون توجه به سويه‌هايِ كاربرديِ آنان در بطن و متنِ مشكلات و مسايلِ سياسي، اغلب تفاسير را دچار خوانش‌هايِ غيرِتاريخي مينمايد. اين نوشتار قصد دارد باستان‌گرايي در انديشه روشنفكران را با در نظر گرفتنِ آرمانِ قانون‌خواهي‌ و عدالت‌خواهيِ آن‌ها در بستر جامعه‌‌اي كيش‌محور بررسي كند. در دوره موردِ بحث ممالكِ ايران بواسطه حكومتِ‌ شيعه مذهب قاجار تشخصِ «دارالايماني» داشت. نظام هنجاريِ حاكم بر دارالايمان، با كاربرد خاصِ مفاهيمي همچون سعادت، كفار و فجار زاويه اخلاقي‌اي را تدارك ديده بود كه راهيابي به جامعه مدني(قانون‌مدار و عدالت‌محور) را با مشكل مواجه مي‌ساخت. اين نوشتار با دشواره دانستنِ مساله عبور از جامعه‌اي كيش‌محور به جامعه مدني، اين پرسش را مطرح مي‌كند كه، در فرايند اين گذار باستان‌گرايي چگونه در انديشه روشنفكران عصر ناصري محمل ظهور يافته است؟ فرضيه قابل طرح اين است كه تمجيد از ايران باستان(باستان‌گرايي) در فرايندِ جدالِ ايدئولوژيكيِ روشنفكران براي تغيير صورت‌بنديِ اجتماعيِ كيش‌محور به جامعه مدني رخ نماياند. شيوه گردآوري داده هاي پژوهش حاضر، كتابخانه اي بوده و براي تفسير داده ها از فن خوانش متن كونتين اسكينر بهره گرفته ايم.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت